پنج انگشت
معنی کلمه پنج انگشت در لغت نامه دهخدا

پنج انگشت

معنی کلمه پنج انگشت در لغت نامه دهخدا

پنج انگشت. [ پ َ اَ گ ُ ] ( اِ مرکب ) مجموع انگشتان هر یک از دست و پا که به کف پیوسته است. || انگشته ، و آن افزاریست که برزگران بدان دانه و کاه به باد دهند تا از هم جدا شود.( لغت نامه اسدی ). چوبی است بلند که بر سر آن از چندچوب کوتاه چون پنجه آدمی سازند و بدان خرمن کوفته را بر باد دهند تا کاه دورتر و دانه نزدیکتر فروریزد. پنجه. رجوع به پنجه شود. مدری. هاکّو ( در تداول مردم گیلان ). آشور ( در تداول مردم بروجرد ) :
چه کردم ازپس آزاد کردن
بنامش آخُری بنیاد کردم
ز بهر آخر او خرمن ماه
به پنج انگشت حکمت باد کردم.سوزنی. || نباتی که آن را دل آشوب خوانند و بوته و درخت آن در کنار رودخانه ها روید و برگ آن مانند برگ شاهدانه باشد و آن را بعربی ذوخمسة اوراق و ذوخمسة اصابع خوانند تخم آن را حب الفقد گویند و در علت استسقا بکار برند. ( برهان قاطع ). پنجنگشت باشد و معرب آن فنجکشت است. ( برهان قاطع ). گرم است در اول و گویند در دوم خشک است در سوم. محلل و ملطف بود و تفتیح سده کبد کند و چون به سکنجبین بیاشامند صلابت سپرز را سودمند آید و صداع آرد و مصلحش صمغ عربی است و شربتی از او یکدرم است. و آن را ذوخمسة اوراق خوانند و ذوخمسة اصابع نیز گویند و درخت وی در کنار رودها روید و ورق آن مانند ورق شهدانج بود و مستعمل از وی گل وی بود پس ورق و تخم وی و چوب وی نشاید که استعمال کنند. بهترین آن تازه بود طبیعت آن گرم بود در اول و گویند در سیم و خشک در سیم و در وی قبض است با تفتیح و محلل و ملطف بود و جهة صداع سر ضماد کردن نافع بود و سده جگر و صلابت سپرز را با سکنجبین نافع بود و اگر در شیب پشت بگسترند منع احتلام و نعوظ کند و خوردن وی گزیدگی مار را نافع بود و بر گزیدگی سگ دیوانه و بهایم ضماد کردن سودمند بود و مقدار شربتی از وی یک مثقال بود و لیکن مصدع و مسبت بود و چون بریان کنند درد سر کمتر آورد و مضر بود به مجامعت و اسحاق گوید مصلح وی صمغ عربی است. این درختچه در بعض نقاط ایران و ازجمله در راه ده نمک به شاهرود کنار رودخانه مشاهده شده است ( گااوبا ). و نام محلی آن فلفل است. وحشی این درختچه در جنوب کرج و حوالی نیک شهر و چاه بهار هست ( گااوبا ) گیاهی از یتوعات. هزارجشان. فاشرا. پنتافیلون. فنتافلیون. بنتافلن. فلفل بری. شجرة ابراهیم. کف مریم. بنگله. گنک. بنجنخست. بنجنکست. سکسنبویه. اصابعصُفر. فقد. پنج برگ. ( ذخیره خوارزمشاهی ). ستیره. اَغنُس. و بعضی گفته اند فنطافیلون نباتی است که آن راپنجگشت گویند. ( ذخیره خوارزمشاهی ) :

معنی کلمه پنج انگشت در فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) = انگشت
۲. آلت چوبی که با آن خرمن کوفته را بر باد می دهند تا کاه از دانه جدا شود، انگشته، چارشاخ.
۳. (زیست شناسی ) درختچه ای با برگ های پنجه ای شبیه برگ شاهدانه و گل های زیبا به صورت سنبله به رنگ آبی مایل به بنفش یا سرخ کم رنگ.

معنی کلمه پنج انگشت در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- مجموع انگشتان هر یک از دست و پا که بکف پیوسته است : ( پنج انگشت یکی نیستند. ) ۲- چوبی است بلند که بر سر آن پنج چوب کوتاه مثل انگشت نصب شده و بدان خرمن کوفته را باد دهند انگشته آشور پنجه مدری هاکو . ۳- گیاهی است که برگ آن مانند برگ شاهدانه است و بوت. آن در کنار رودها روید ذو خمسه اصابع ذوخمسه اوراق دل آشوب پنجنگشت . تخم آنرا حب الفقد خوانند .
کوهی در کردستان

معنی کلمه پنج انگشت در فرهنگستان زبان و ادب

{Vitex} [گیاهان دارویی] سرده ای از نعنائیان شامل گیاهان درختی و درختچه ای با برگ های متقابل و پنجه ای دارای 3 تا 7 برگچه و گل ها در گرزن های متراکم یا تنک و در انتهای شاخه ها در گل آذین خوشه ای مرکب و با گل های بنفش یا آبی یا یاسمنی و جام گل تیغی شکل و با لو...

معنی کلمه پنج انگشت در دانشنامه عمومی

پنج انگشت ( نام علمی: Vitex agnus - castus ) یک گونه از سرده پنج انگشت است.
در گذشته اعتقاد داشتند که این گیاه باعث کاهش میل جنسی می شود و به همین دلیل در قرون وسطی راهبان روی برگ های این گیاه تفکر می کردند و به همین دلیل این گیاه به درخت عصمت و پاکدامنی ( chasteberry ) نیز مشهور است. با این وجود امروزه مشخص شده است که این گیاه اثری بر میل جنسی ندارد.
میوه این گیاه قابض است و به بهبود عملکرد دستگاه گوارش کمک می کند. افرادی که دچار بواسیر یا شقاق باشند می توانند از اثرات درمانی آن سود بجویند و در جوشانده این گیاه بنشینند تا عارضه برطرف شود. ضماد میوه و برگ آن ادرار را افزایش می دهد و مقدار زیاد آن برای کلیه مضر است. این گیاه در درمان سر درد هم مفید است. این دارو جهت رفع اختلالات قاعدگی و یائسگی به کار می رود. پنج انگشت، گیاه بسیار مؤثری برای درمان اختلالات قاعدگی است. از گیاه پنج انگشت، داروهایی به نام های پی ام اس پوز ( pms pause ) با مقدار ماده مؤثره ۳۷۵ میلی گرم در هرکپسول و ویتاگنوس ( VITAGNUS ) ، فمودین ( Femodin ) با مقدار ماده مؤثره ۲۰ میلی گرم در هر قرص و آگنوگل ( Agnugol ) تهیه کرده اند که عصاره خشک این گیاه می باشد. میوه این گیاه اثرات درمانی زیادی برای رحم دارد. قاعدگی را تنظیم می کند و برگ این گیاه ورم های رحمی را بهبود می بخشد و عفونت را پاک می سازد. فواید آن به قدری زیاد است که از این گیاه در قرص های گیاهی مورد استفاده برای تنظیم قاعدگی و کاهش خون ریزی استفاده می شود.
پنج انگشت (سرده). پنج انگشت ( نام علمی: Vitex ) نام یک سرده از تیره نعناعیان است.
پنج انگشت (فیلم ۲۰۰۶). پنج انگشت ( به انگلیسی: Five Fingers ) یک فیلم درام - دلهره آور آمریکایی محصول سال ۲۰۰۶ به کارگردانی لورنس مالکین است. این فیلم در هلند، مراکش و لوئیزیانا در سال ۲۰۰۴ فیلمبرداری شد.
این فیلم در کوتاه مدت در سینماها عملاً هیچ درآمدی کسب نکرد. فیلم دارای سه نقد مثبت و یک نقد منفی است.
پنج انگشت (گونه). پنج انگشت ( نام علمی: Vitex negundo ) نام یک گونه از سرده پنج انگشت است.
پنج انگشت (کرمان). پنج انگشت یک منطقهٔ مسکونی در ایران است که در بخش جازموریان واقع شده است. پنج انگشت ۶۶ نفر جمعیت دارد.
معنی کلمه پنج انگشت در فرهنگ عمید
معنی کلمه پنج انگشت در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پنج انگشت در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه پنج انگشت در دانشنامه عمومی
معنی کلمه پنج انگشت در دانشنامه آزاد فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه پنج انگشت

معنی کلمه پنج انگشت در دانشنامه آزاد فارسی

پنج انگشت (cinquefoil)
گروهی از گیاهان جنس Potentilla، از خانوادۀ گل سرخیان، با برگ هایی معمولاً پنج قسمتی، و گل های رنگین و درخشان. این گیاهان در نواحی معتدل شمالی می رویند.

جملاتی از کاربرد کلمه پنج انگشت

به پنج انگشت مه را برده پنجه ز زور پنجه مه را کرده رنجه
درویش تو را ز ناخن پنج انگشت در دست همیشه پنج تاج شرف است
نورعلی الهی، تغییرات مهمی در خود ساز نیز به وجود آورد؛ با اضافه کردن سیم سوم، صدا و رنگ‌های تأثیرگذار فراوانی را پدید آورد و آن را با هنر آرایه‌پردازی خاص و شیوه منحصر به فرد نوازندگی‌اش که شامل به کارگیری هر پنج انگشت دو دست است، ترکیب کرد.
تفاوت ایکتیوستگا با ماهی‌های گوشتی‌باله در دست و پای آن‌ها بود. در ایکتیوستگا دست و پاها مفصل‌دار شدند و استخوان‌های پا و انگشتان پا در آن‌ها پدیدار شد. این استخوان‌ها و مفصل‌ها در این جانور پدیدار شدند تا به او برای حرکت در میان علفزارهای آب‌های کم‌عمق و بر روی زمین کمک کنند. پای ایکتیوستگا بنا بر معیارهای امروزی عجیب بود زیرا آن‌ها هشت انگشت پا داشتند. در آن زمان معیار حداکثر پنج انگشت پا برای مهره‌داران خشکی‌زی هنوز شکل نگرفته بود. با وجود تمامی قابلیت‌هایی که ایکتیوستگا برای زندگی در خشکی پیدا کرده بود هنوز سر و دمش مشابه سر و دم ماهی‌ها بود و برای زاد و ولد مجبور به بازگشت به آب بود.
زوج نقش اصلی جو جی هون و جین سه یون پیش از این در درام سال ۲۰۱۲ به نام پنج انگشت همکاری کرده بودند.
تو به پنج انگشت خوردی این طعام گفت زان کانگشت شش نیست ای غلام
بهر تعمیر چمن معمار بر زد آستین پنجه زد چون پنج انگشت از کف معمار گل
نه فلک بر خوان اِنعامت به پنج انگشت آز قرب ده نوبت شکم را چار پهلو کرده‌اند
به جاندارانی که در هر دست یا پا پنج انگشت دارند جانداران پنج‌انگشتی می‌گویند.
کفش از پنج انگشت است پنجاب وز آن پنجاب عالم گشته سیراب
از تمامی دان که پنج انگشت باشد دست را باز چون شش گردد آن افزونی از نقصان بود
هر یک از اجزای متحرک پنجهٔ دست یا پای انسان یا جانور را «اَنْگُشْت» گویند. بسیاری از مهره‌داران نیز مانند انسان، انگشت دارند مانند میمون، راکون، قورباغه و …. انسان به صورت معمول در هر دست یا پا پنج انگشت دارد.
هرچند که پنجه را بود پنج انگشت مخصوص اشارت به هلال است یکی
قضا شخصی است پنج انگشت دارد// چو خواهد از کسی کامی برآرد
تعداد انگشتان پا نیز همانند انگشتان دست است و هر پا پنج انگشت و درمجموع ده انگشت دارد. انگشتان پا کوتاه‌تر از انگشتان دست هستند.
گر کَنندش ز پنجه پنج انگشت ندهد حبه‌ای برون از مشت
بهر پنج انگشت سازد مثلّث ز کافور و از عود و عنبر شکوفه