معنی کلمه پاوان در لغت نامه دهخدا
پاوان. ( اِ ) رقصی قدیم به اسپانیا که حرکات آن کند و شمرده بود. || نام آهنگ این رقص.
پاوان
پاوان. ( اِ ) رقصی قدیم به اسپانیا که حرکات آن کند و شمرده بود. || نام آهنگ این رقص.
معنی کلمه پاوان در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پاوان در فرهنگ اسم ها
معنی: نگهبان، حافظ
معنی کلمه پاوان در دانشنامه عمومی
این قطعه در اصل یک قطعهٔ پیانویی است ولی بیشتر به عنوان نسخه ارکستری فوره به همراه کر اختیاری، شناخته شده است. پاوان، دارای ریتمی بر گرفته از رقص عاشقانه و آهسته اسپانیایی در صفوف منظم به همین اسم، جزر و مدی است از دنباله های هارمونیک و ملودیک اوجها، که باعث ظرافت فراموش نشدنی دوران زیبا است. قطعه برای ارکستری ساده و معتدل دارای سازهای زهی و یک جفت از هر فلوت، ابوا، کلارینت، باسون و هورن نت نویسی شده است. یک اجرای معمول، حدود ۶ دقیقه به طول می انجامد.
پاوان (همدان). پاوان، روستایی از توابع ( بخش پیشخور ) شهرستان فامنین در استان همدان ایران است. دارای خدمات اب برق گاز تلفن GSM سیم کارتی دهیاری پایگاه اتش نشانی خانه بهداشت و مدرسه ابتدایی و جمعیت متغیراز ۳۶۹نفر در زمستان و ۷۰۰نفر در تابستان میباشد
این روستا در دهستان پیشخور قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۳۶۹ نفر ( ۱۱۸ خانوار ) بوده است. روستاهای مجاور سیدآباد از طرف غرب روستای زاغلچه از طرف شرق روستای خان حصاری از طرف جنوب و روستای خیانک قشلاق از طرف شمال هم مرز می باشد.
معنی کلمه پاوان در دانشنامه آزاد فارسی
رقص درباری آهسته و ایستایی در میزان دوضربی. خاستگاه این رقص پادوا است، و در قرون ۱۶ و ۱۷ به خصوص در ایتالیا و فرانسه پرطرفدار بوده است. موسیقی ساخته شده برای پاوان یا برگرفته از آن، اغلب با موسیقی ساخته شده برای گالیارد جفت می شود. ازجمله آهنگ سازان پاوان عبارت اند از جان داولند و ویلیام برد، و در روزگار اخیر موریس راول که پاوان برای شاهزاده خانم فقید او برای پیانو (۱۸۹۹)، در ۱۹۰۵ برای ارکستر تنظیم شد.
جملاتی از کاربرد کلمه پاوان
درنهایت در روز جشن عید غدیر، در یکی از مکان‌های مذهبی پاکستان، مونی مادرش را پیدا می‌کند اما پاوان دستگیر می‌شود. مردم که ماجرا را می‌فهمند به پلیس و دولت فشار می‌آورند تا پاوان را آزاد کند. در پایان هنگام عبور پاوان از مرز شاهدا نام او را صدا می‌کند و توانایی حرف زدن را به دست می‌آورد.