ناقه صالح. [ ق َ / ق ِ ی ِ ل ِ ] ( اِخ ) شتری که صالح پیغمبر برانگیخت معجزنمائی خویش را، و قوم عاد را از کشتن آن شتر برحذر داشت و چون قوم نصیحت واندرز صالح را ناشنوده گرفتند و شتر را کشتند، خداوند صاعقه ای بر آنان فروفرستاد و قوم تباه کار کافر رابکشت. رجوع به سوره هود آیات 62-69 و قصص قرآن ص 24 و البیان و التبیین ج 2 ص 186 و ج 3 ص 88 و همچنین رجوع به مدخل صالح در این لغت نامه شود : ناقه صالح از حسد مکشید پایه وقعه جمل منهید.خاقانی.
معنی کلمه ناقه صالح در فرهنگ فارسی
شتری که صالح پیغمبر به عنوان معجزه خود از کوه پدید آورد و قوم عاد را از کشتن آن برحذر داشت . اما قوم نصیحت او را نشنیدند و شتر را کشتند . خداوند صاعقه ای بر آنان فرو فرستاد و قوم او را بکشت . شتری که صالح پیغمبر بر انگیخت معجز نمائی خویش را .
معنی کلمه ناقه صالح در دانشنامه اسلامی
[ویکی شیعه] ناقه صالح (شتر صالح) معجزه حضرت صالح است که در قرآن از آن تعبیر به ناقة الله (ناقه الهی) شده است. این شتر به درخواست مشرکان و با اعجاز الهی از دل کوه بیرون آمد. بر اساس روایات اسلامی، خداوند با ناقه صالح، قوم ثمود را آزمود و آب نهر، یک روز به این ناقه اختصاص داشت و مردم در روز بعد می توانستند از آب استفاده کنند و حق هیچ تعرضی به این شتر را نداشتند. اما با گذشت زمان، عده ای ناقه را از بین بردند و دیگران نیز بدان رضایت دادند. در نتیجه عذاب الهی نازل گشت و همه مشرکان نابود شدند. ناقه صالح، شتر ماده ای بود که با معجزه الهی و در تایید حضرت صالح خلق شد. قرآن در چند آیه از ناقه صالح یاد کرده و در عموم موارد از آن به «ِناقَةُ اللَّه» تعبیر می کند. اضافه ناقه به الله، اضافه تشریفیه دانسته شده که نشانه اهمیت این ناقه است. اهمیت این ناقه به دلیل نحوه خاص خلق آن بوده که با معجزه خاص الهی خلق شده و وسیله امتحان قوم ثمود گردیده است.
جملاتی از کاربرد کلمه ناقه صالح
اگر نازیدی از یک ناقه صالح ورا صد ناقه هر یک جفت گردون
جمشید رکابا توئی آن شاه که امرت از سنگ سیه ناقه صالح بدر آرد
باوی برشد و ورا بستود از پس خطب گردید آستین فشان ناقه صالح از طرب
برزدم محمل خود بر شتری کش گنجید هفتصد ناقه صالح بزوایای شکم
کمتر از ناقه صالح نبود اصغر من هستی آگاه ز حال دلم ای داور من
شاه اگر پرسد که اصل ناقه صالح چه بود از خری، تعریف ذات گاو پالانی کند
زحسن عاقبت نومید نتوان شد به دل سختی نه آخر ناقه صالح برون از سنگ می آید؟
چون ناقه صالح که برآمد ز دل سنگ تقدیر ز ادبار من اقبال برآورد
زمانه ناقه صالح نکشته بود که چرخ به دست چون تو کسی خواستش سپرد زمام
گر نیست جز که ناقه صالح ذبیح به خاصه چو در سرشت گهر فاسق اوفتد