نائبه
معنی کلمه نائبه در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه نائبه
ز اشک دیده فرو شسته نامه ی اشعار بدست واقعه بشکسته نائبه انسی
ز مهر حادثهسوزش امور حادثه مختل ز لطف نایبهتوزش قصور نائبه ویران
پاسش زگرگ نائبه بشکسته چنگ و ناب بأسش ز باز حادثه پرکنده پر و بال
یا من اصابته حمی غیر نائبه لا کان عرضک ما یبقی لها غرضا