معنی کلمه واصفی هروی در لغت نامه دهخدا
نرگس جادوی تو آهوی چین
نافه آهوی تو خال جبین
هندوی گیسوی تو حامی کفر
غمزه خونی تو ماحی دین
صورت ابروی تو قبله نما
ساجد ابروی تو روی زمین
یک سر موی تو و ملک جهان
یک گل روی تو و خلد برین
واصفی از قد تو دیوانه است
مضطرب از خط تو زار و حزین.
مؤلف صبح گلشن درباره وی نویسد: «واصفی هروی به تکمیل فن شاعری و تتبع مولانا کاتبی مصروف میماند» و پس از این دو بیت از غزلی را که نقل کردیم آرد و گوید: «غزل اوست که به سه بحر آن را توان خواند».