ناروایی
معنی کلمه ناروایی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه ناروایی
اسیر از فیض دل جنس وفاداری چه غم داری متاع ناروایی در طلسم چون و چند افتد
براه کعبه جان سر به جای پای بنه رو مدار ز پا عذر ناروایی را
مشتری بسیار دارد چون گهر شد کم بها از شکست خویشتن از ناروایی فارغم
این روا وین ناروا دانی و لیک ناروایی یا روایی بین تو نیک
چون زر قلب، از رواج حسن روز افزون او زردرویی می کشد از ناروایی آفتاب
به بازار وفا گر خود فروشان را گذار افتد به نرخ کیمیا گیرند جنس ناروایی را
مویی مپسند ناروایی در رونق کار پادشایی
باجگیری[الف] در اصطلاح، به تحمیلات ناروایی گفته میشود که فردی از راه گفتار یا کردار یا تهدید به رسوا کردن، به فرد دیگری وارد سازد تا از او چیزی طلب کند.
این روا و آن ناروا دانی ولیک تو روا یا ناروایی بین تو نیک
سخت کاریست سد دل گشتن مفت ما بود ناروایی ما
به ناروایی خود صبر اگر توانی کرد ز سکه زخم به رخسار همچو زر نخوری