گوش بر

معنی کلمه گوش بر در لغت نامه دهخدا

گوش بر. [ ب ُ ] ( نف مرکب ) بُرنده گوش. قاطع گوش. قطعکننده گوش. || کسی که به مکرمال کسی را بگیرد. ( فرهنگ نظام ). که به دسیسه پول از مردم بگیرد به قصد پس ندادن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به گوش بری و گوش بریدن در ذیل ترکیب های گوش شود.

معنی کلمه گوش بر در فرهنگ عمید

کسی که با حیله و نیرنگ چیزی از کسی بگیرد.

معنی کلمه گوش بر در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کسی که گوش دیگری را ببرد قطع کنند. گوش . ۲ - کسی که بحیله پول و مال از دیگری گیرد مغبون کننده در معامله : خیال نمیکردم که این قدر مردمان دنده پهن بیکاره و گوش بری باشند .

جملاتی از کاربرد کلمه گوش بر

نتوان گرفت اگر همه در بزم جنتی نه چشم بر نظاره و نه گوش بر سماع
چه کند گر نکند چاک گریبان از شوق گوش بر زمزمه مرغ خوش الحان دارد
نهم گوش بر قول مطرب دمی به مرغ چمن بازگویم غمی
چشم بر رخسارهٔ دل‌دار داشت گوش بر آواز موسیقار داشت
پاسبان را گوش بر دزدست و دل با رخت و ما چون نمی‌دزدیم رخت، از پاسبان اندیشه نیست
گر نبیند چشم ما جز روی تو گوش بر آه و فغان ما مکن
غرغر شکم جزو نشانه‌های بیماری (سمپتوم)محسوب نمی‌گردد بطوریکه شنیدن صدا از شکم توسط قرار دادن گوش بر روی شکم یا با استفاده از گوشی پزشکی یک امر طبیعی و بخاطر روند هضم و وجود پریستالسی اتفاق می‌افتد ولی شدت غیرطبیعی در ریتم یا بلندی صدا یا شنیده شدن آن توسط اطرافیان می‌تواند نشانه‌ای از بیماری باشد.
با «نظیری »نشین و وعظ شنو گوش بر هرزه و فسانه منه
جواب کرد و به نومیدیم صفایی راند ولی هنوز مرا گوش بر جواب دگر
دیده بدیدار و دست در خم زلفی لب به قدح گوش بر ترانه سازی
عشق میدانی است کانجا غیر مردی کار نیست چشم بر کردار باشد گوش بر گفتار نیست
به تکرار یک واج صامت یا مصوت در یک بیت یا عبارت گفته می‌شود به گونه‌ای که طنین آن در گوش بر جای بماند و باعث پیدایش موسیقی آوایی در آن بخش از سخن شود. تکرار آواها در چند دسته قابل تقسیم‌بندی‌اند: تکرار یک واج، چند واج درون یک هجا، کل هجا و توالی چند هجا.