گوش بریدن

معنی کلمه گوش بریدن در لغت نامه دهخدا

گوش بریدن. [ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) قطع کردن گوش. || قرض کردن به دسیسه به قصد پس ندادن. رجوع به گوش بر و گوش بری شود.

معنی کلمه گوش بریدن در فرهنگ معین

(بُ دَ ) (مص م . ) (عا. ) با حیله و نیرنگ از کسی پول گرفتن .

معنی کلمه گوش بریدن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - قطع کردن گوش کسی . ۲ - بحیله پول و مال دیگری را گرفتن مغبون کردن در معامله : پس این دو برادر هم گوش ترا بریده اند ?

معنی کلمه گوش بریدن در ویکی واژه

(عا.)
با حیله و نیرنگ از کسی پول گرفتن.

جملاتی از کاربرد کلمه گوش بریدن

و نزدیک سپاه سالار رفتیم، پشت بصندوقی بازنهاده‌ و لباس از خزینه ملحم‌ پوشیده، چون مرا دید، گفت: فرمان چیست؟ گفتم: پیغامی داده است سلطان، و بخطّ بو الحسن عبد الجلیل است و من مشرفم تا جواب شنوم. گفت: بیارید. سوری طوماری دیگر بر وی خواندن گرفت، چون بآخر رسید، مرا گفت‌ «بدانستم، این مشتی ژاژ است که بو الحسن و دیگران نبشته‌اند از گوش بریدن‌ در راه و جز آن و بدست بدادن‌ . و بچیزی که مراست طمع کرده‌اند تا برداشته آید. کار کار شماست.