هازه

هازه

معنی کلمه هازه در لغت نامه دهخدا

هازه. [ زَ / زِ ] ( ص ) کسی را گویند که از خیریت بر یکجای فروماند و واله شده باشد. || حقیر. ( جهانگیری ). رجوع به هاژ و هاژو و هاژه شود.

معنی کلمه هازه در فرهنگ فارسی

کسی را گویند که از خیریت بر یکجای فروماند و واله شده باشد .

معنی کلمه هازه در دانشنامه عمومی

هازه رودی است به امس می ریزد. این رود از کشور آلمان می گذرد.

جملاتی از کاربرد کلمه هازه

از نظر تئوری، شورای اجرایی بالاترین شورای رژیم انقلابی بود و بنابراین مولر رئیس دولت جدید «جمهوری سوسیالیستی آلمان» بود. اما در عمل، ابتکار عمل شورا توسط درگیری‌های قدرت داخلی متوقف شده بود. شورای اجرایی تصمیم گرفت «کنوانسیون شورای امپراتوری» را در ماه دسامبر به برلین احضار کند. در هشت هفته حکومت مضاعف شوراها و دولت امپراتوری، دومی همیشه بر قدرت مسلط بود. اگرچه هازه با حقوقی برابر رسماً رئیس شورای بود، اما مقامات سطح بالاتر خود را موظف می‌دیدند که در مورد کارهایشان به فقط به ابرت گزارش دهند.
به تیری چون ملک شیری چنان گشت ز هازه خاست از چرخ کمان پشت
چو دستش کمان را بیاراستی ز هازه ز هر گوشه برخاستی