معنی کلمه محدثه در لغت نامه دهخدا
محدثة. [ م ُ ح َدْ دِ ث َ ] ( اِخ ) فرقه ای از مرجئه و اصحاب حدیث که به امامت امام موسی کاظم و امام رضا قائل شده و این عقیده را فقط برای پیشرفت کار دین و از راه تصنع اختیار کرده بودند و پس از رحلت امام هشتم به عقیده خود برگشتند ( فرق ص 73 ) ( خاندان نوبختی عباس اقبال ص 263 ).
محدثة. [ م ُ دَ ث َ ]( ع ص ) مؤنث محدث. چیزی منکر و مبتدع. ج ، محدثات.
محدثة. [ م ُ دَ ث َ ] ( اِخ ) نام چند آب در وادیهای عضاة از بنی کعب بن عبدالدین ابوبکر که محدثه سواج خوانند و در نزدیکی عقلانه واقع است. ( از معجم البلدان ).