معنی کلمه زینب بنت جحش در دانشنامه عمومی
بنا به روایتی اسلامی که به نظر اکثر اسلام شناسان غربی تاریخی است، اندکی پس از هجرت به مدینه، پسرخوانده محمد، زید بن حارثه، با دختر عمه محمد، زینب بنت جحش، ازدواج کرد. مطابق این روایت روزی محمد به خانهٔ زید رفت اما در نبود زید، همسرش زینب را در خانه تنها و نیمه برهنه یافت. زینب برخاست تا بدن خود را بپوشاند و در همین زمان، محمّد ناخواسته عاشق او شد. اندکی بعد که زید از موضوع خبردار شد، به محمّد پیشنهاد داد که از زینب طلاق بگیرد تا او با وی ازدواج کند. محمّد پیشنهاد زید را رد کرد اما سورهٔ احزاب۳۷ اجازهٔ این ازدواج را به او داد.
( به خاطر بیاور ) زمانی را که به آن کس که خداوند به او نعمت داده بود و تو نیز به او نعمت داده بودی می گفتی: «همسرت را نگاه دار و از خدا بپرهیز»؛ و در دل چیزی را پنهان می داشتی که خداوند آن را آشکار می کند؛ و از مردم می ترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر است که از او بترسی هنگامی که زید از آن زن جدا شد، ما او را به همسری تو درآوردیم تا مشکلی برای مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خوانده هایشان — به ویژه هنگامی که از اینان حاجت خویش را برآورند — نباشد؛ و فرمان خدا انجام شدنی است.
مطابق این روایت در ادامه، رسم فرزندخواندگی که پیش از اسلام نیز نزد اعراب رایج بود، ملغی شد که در نظر محققان غربی، بیم محمّد از آن که رابطه اش با زینب در دید مردم زنای محارم محسوب شود، مسببش بوده است.
دیوید پاورز در مقابل استدلال می کند که آیات ۳۷–۴۰ سورهٔ احزاب بعد از مرگ محمد به قرآن افزوده شده و ماجرای ازدواج محمد با زینب با الگوگیری از داستان های کتاب مقدس به این منظور توسط مسلمانان ایجاد شد که فسخ فرزندخواندگی زید را ممکن سازد تا عقیدهٔ آخرین پیامبر بودن محمد را تثبیت کند. امیره سنبل می گوید لغو فرزندخواندگی در چارچوب تلاش قرآن برای ایجاد یک نظام اجتماعی جدید و منسجم بوده است که در آن نظام هسته ای خانواده جایگزین قبیله گرایی شده است و در پرتو آن فرزند خوانده بر اساس برابری با فرزند طبیعی، از خانواده جدید ارث نمی برد و با آنها محرم نیست. مستشرقانی که در آغاز قرن بیستم فعال بودند، به پیروی از جدلیانِ مسیحیِ قرونِ وسطی، عقیده داشتند که محمد فرزندخواندگی را برای ارضای تمایلات جنسی خود لغو کرده است.