شارلمانی
معنی کلمه شارلمانی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه شارلمانی در دانشنامه عمومی
شارلمانی فرزند پپن کهتر و همسرش برترادا بود. در مکان و زمان تولد او اختلاف نظر وجود دارد. به نقل از فریدریش هیر، تاریخ دان اتریشی، تاریخ احتمالی تولد او ۲ آوریل ۷۴۲ میلادی است. او را به نام پدربزرگش، شارل مارتل، نامگذاری کردند و به فرانسوی شارل و در لاتین کارولوس خواندند. [ نیازمند منبع] پس از آن که پدرش در سال ۷۶۸ میلادی درگذشت، شارلمانی حکومت را با برادرش کارلمان یکم تقسیم کرد. پس از مرگ کارلمان در سال ۷۷۱ میلادی، وی قدرت را به تنهایی در دستانش گرفت. امپراتوری فرانک ها در این زمان در موقعیت بسیار خطرناکی قرار داشت. در شمال آلمان امروزی، ساکسون ها بر کافریت خود ( این اصطلاح در آن زمان بسیار مرسوم بود ) پافشاری می کردند. در جنوب، کلیسای کاتولیک با لمباردها بر سر قدرت مجادله می کرد و اعراب اموی نیز کِه در شبه جزیره ایبریا به قدرت رسیده بودند، در حال پیشروی به شمال بودند. از خاور نیز امپراتوری مورد تهاجم آوارهای اوراسیایی واقع بود. این طور که به نظر می رسد، شارلمانی تا سال ۸۰۰ به فکر ایجاد روابط جدید در غرب اروپا بود و آمادگی جنگ هم زمان در تمام جبهه ها را نداشت.
شارلمانی را پدر اروپا نیز خوانده اند؛ زیرا او بخش های غربی اروپا را برای اولین بار از زمان اروپای دوران قدیم و بخش هایی از اروپا را که هیچ گاه تحت حکومت امپراتوری روم نبوده اند، متحد کرد. او که تاج سلطنت خویش را در روز بعد از کریسمس سال ۸۰۰ میلادی در کلیسای قدیمی سنت پیتر شهر رم از دست پاپ لئو دریافت نمود، از جمله جنگجویان، سیاستمداران، قانون گذاران و ناظمان قرون گذشته اروپا به شمار می رود که همواره مصالح کشور و ملت خویش را مد نظر داشت و پیوسته بر وسعت امپراتوری خویش ( که شامل بخش های غربی آلمان امروزی، هلند، بلژیک، شمال تا مرکز فرانسه، شمال غربی و غرب ایتالیا و کشور سوئیس می بود ) می افزود. [ نیازمند منبع]
معنی کلمه شارلمانی در دانشنامه آزاد فارسی
شارْلمانْیْ (۷۴۲ ـ ۸۱۴ م) (Charlemagne)
(یا: شارل کبیر) پادشاه فرانکها از ۷۶۸ م و امپراتور امپراتوری مقدس روم (۸۰۰ ـ ۸۱۴). از آن روکه وارث پپن کوتاه بود و هم به سبب فتوحات گسترده ی خودش، توانست که ساکسها رابعد از ۳۰ سال جنگ، تحت سلطۀ خود درآورد و بخش اعظم اروپای غربی را متحد کرد. پپن کاخ بان نوستری در دوران مروونژیان بود، و در ۷۵۴ م.، پاپ استفان دوم ( ۷۵۷ م) تاج بر سر او نهاد و پسرانش، کارل (شارلمانی) و کارلومان، در سلطنت شریک بودند. پس از مرگ پپن در ۷۶۸ م، شارلمانی بخش شمالی مملکت فرانک ها را به ارث برد و با مرگ کارلومان در ۷۷۱ م قلمرو او را نیز به تملک خویش درآورد. با درخواست کمک از جانب پاپ برای مقابله با لومباردها، در نخستین نبرد ساکس ها شرکت کرد، از آلپ گذشت، پاویا را گرفت و به «شاه لومباردها» ملقب شد. دوران سلطنتش عمدتاً صرف آرام سازی و مسیحی کردن اقوام ساکس شد. از ۷۹۲ م بر بخش شمالی ساکس و در ۸۰۴ م بر کل آن منطقه استیلا یافت. در ۷۷۷ م امیر ساراگوسا برای مقابله با امیر کوردووا (قرطبه) دست به دامان او شد. شارلمانی در ۷۷۸ م از پیرنه گذشت و به اِبرو رسید، اما مجبور به بازگشت از ساراگوسا شد. در رونسوال جنگ وگریزی رخ داد که طی آن باسک ها با کمین بر سر راه رولاند، والی سرحد برِتون، و دیگر اشراف فرانک آنان را کشتند؛ که بعداً در منظومۀ رولان از او تجلیل شد. در ۸۰۱م ناحیۀ بین پیرنه و لیوورگات سرحد اسپانیا اعلام شد. دوک نشین مستقل باواریا در ۷۸۸ م به این مملکت منضم شد و آوارها از ۷۹۱ تا ۷۹۶ م رفته رفته مغلوب شدند. آخرین نبرد شارلمانی در ۸۱۰ م و علیۀ حملۀ دانمارکی ها به مرز شمالی قلمروش بود. برتری پادشاه فرانک ها در اروپا در اعطای عنوان امپراتوری به او نمود یافت، چنانکه پاپ لئوی سوم در مراسم عشای ربانی کریسمس ۸۰۰ م تاج امپراتوری بر سر شارلمانی نهاد. او در ۲۸ ژانویۀ ۸۱۴ م در آخن درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد. دیری نپایید که افسانه های قهرمانانه و قصه های سلحشوری دربارۀ او نگاشتند که نمونۀ آن آثار حماسی آریوستو، بویاردوو تاسّو است. شارلمانی با بیزانس (بیزنطه)، بغداد، مرشا، نورتامبریا و دیگر نقاط روابط سیاسی داشت. در دوران سلطنتش نخستین هیئت های مشورتی تشکیل شد، قوانین فرانک ها بازبینی و قوانینی نیز برای سایر اقوام تدوین شد. دیگر تحولات آن دوران ضرب سکه های جدید، اصلاح اوزان و مقادیر و بهبود وضعیت راه ها بود. شارلمانی، که به الهیات نیز علاقه وافر داشت، اوضاع کلیساها را در قلمرو خود سامان داد، شمار مبلغان دینی را افزایش داد و وضعیت صومعه ها را بهبود بخشید. دعوت شارلمانی از آلکویین، عالم اهل نورتامبریا، برای خدمت در دربار (۷۸۱ م) سرآغاز عصر رنسانس کارولنژی در عرصۀ معرفت اندوزی است. او جمعی از دانشمندان را گرد خود جمع کرد و، هرچند هرگز خود خواندن نیاموخت، فرمان داد تا ساگاهای (داستان های بلند نروژی و ایسلندی در قرون وسطا) قهرمانی کهن گردآوری و دستورزبان فرانکی نیز تدوین شود؛ و نیز آموزش تعالیم دینی به زبان های محلی را رواج بخشید.
جملاتی از کاربرد کلمه شارلمانی
با تاجگذاری شارلمانی به عنوان امپراتور توسط پاپ لئو سوم، وی مدعی جانشینی امپراتوری روم شد. سعی شارلمانی برای به ابرقدرت رساندن امپراتوری فرانک در کنار خلافت اسلامی و امپراتوری روم شرقی تنها در زمان سلطنت او موفق بود. با مرگ وی و بعدها تقسیم امپراتوری بین نوادگانش، کلیسا سعی کرد به خاطر علائق مشترک سیاسی، امپراتوری را متحد نگه دارد. با این وجود سیستم تجزیه پیشروی کرد و بالاخره امپراتوریِ فرانکها به دو قسمت مجزای فرانک غربی (فرانسه امروزی) و فرانک شرقی (آلمان امروزی) تقسیم شد. لقب امپراتور ولی با فرانکِ شرقی باقیماند، هنگامی که اتو یکم سال ۹۶۲ در حین لشکرکشی به ایتالیا در رم تاجگذاری کرد.
اتو در والهاوزن زاده شد. در ۹۳۶ به جای پدرش به پادشاهی فرانک خاوری رسید. او در آخن پایتخت نیایش شارلمانی تاجگذاری نمود.
لوکا در شهر آمین متولد شد و در مدرسه عالی نرمال تحصیل کرد. وی در رصدخانه پاریس کار کرد و بعداً استاد ریاضیات در متوسطهٔ سن لوئیس و متوسطهٔ شارلمانی پاریس شد.
گذرگاه مونت سنیس یک جاده تجاری و نظامی اصلی میان اروپای غربی و ایتالیا بوده. این گذرگاه توسط نیروهای متعددی در راه خود به شبه جزیره ایتالیا گذر نمود. از کنستانتین یکم، پپن کوتاه قد و شارلمانی گرفته تا هانری چهارم، ناپلئون و پیش از اینگبیرگزجگرهای آلمانی در طول جنگ جهانی دوم.