ساییده

معنی کلمه ساییده در لغت نامه دهخدا

ساییده. [ دَ / دِ ] ( ن مف ) رجوع به ساییدن شود.
- پاردم ساییده ، پاردم سابیده ؛ زرنگ. محنک. گرم و سرد دیده. گربز بی شرم.

معنی کلمه ساییده در فرهنگ عمید

۱. کوبیده و نرم شده، سوده.
۲. صیقل شده، زدوده.
۳. فرسوده.

معنی کلمه ساییده در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - سوده کوبیده نرم شده . ۲ - بهم مالیده . ۳ - سوهان شده . ۴ - زدوده شده صیقل شده . ۵ - اره شده . ۶ - فرسوده . ۷ - لندوده مالیده . ۸ - گداخته مذاب . ۹ - لمس شده . ۱٠ - تلاقی کرده .

جملاتی از کاربرد کلمه ساییده

گو سر خود گیر دردسر، که ابر نوبهار صندل ساییده از سیلاب سامان می‌کند
علائم بیماری: چسبندگی پلک‌ها، تولید چرک، چسبندگی مژه‌ها. التهاب چشم (تورم، قرمزی، درد و اشک‌ریزش) که در اثر ساییده شدن پلکِ به داخل چرخیده و مژه‌ها با قرنیه ایجاد می‌شود. بیماری ممکن است به زخم شدن قرنیه و کوری دایمی منجر شود.
کجا ساییده چترش سر بر افلاک به جای سایه مهر افتاده بر خاک
علم بر ماه سر ساییده از قدر سنان نیزه خوش بنشسته در صدر
گل سرخ ایرانی هفت درهم، مشک زمین پنج درهم، میخک، مصطکی، سنبل و برباله از هر کدام سه درهم، قرفه، سرخدار، زعفران، بسپاسه، قاقُلَّه درشت، قاقُلَّه ریز و جوزبوا از هر یک دو درهم. همه داروها را کوبیده و ساییده و به وسیله حریر الک کن تا بسیار خوب درهم مخلوط شوند. بعد از آن آمله تازه بسیار خوب نود مثقال و آب شیرین و گوارا ششصد و هفتاد مثقال بیاور. آمله را در آب ریخته و بگذار بر روی اجاق تا بجوشد به حدی که یک سوم آن بماند. و ادامه دستور ساختن نوشدار که در کتاب قانون موجود است.
تا بوسه دست داده سعیدا به پای او ساییده است سر به ثریا کلاه ما
قبل از سال ۱۱۰۰ میلادی، فرهنگ هوهوکام در دنیای جدید به‌طور مستقل از تکنیک حکاکی اسید در طرح‌های بدنه استفاده می‌شد. پوسته‌ها در زمین ساییده و سپس در اسیدی که احتمالاً از آب تخمیر شده کاکتوس ساخته می‌شد غرق می‌گشتند.
اغلب ایمپلنت‌ها دارای پوششی از هیدروکسی آپاتیت و سطح ساییده شده هستند که این امر باعث افزایش میزان خلل و فرج سطح ایمپلنت و افزایش سطح تماس ایمپلنت-استخوان و در نتیجه بهبود استخوان زایی می‌شود.
کلاه گوشه دودم به عرش ساییده است حدیث عشق تو هرگاه بر زبان رفته
سنگ بازالت به صورت کوپ و سنگ فرآوری‌شده در کف‌سازی پیاده‌روها، جدول خیابان‌ها و به‌صورت چرمی یا ساییده برای نمای ساختمان‌ها کاربرد دارد. کاربردهای دیگر آن به عنوان پشم سنگ و در فیزیوتراپی به‌جای تشک برقی است.
اگر چون شمع خواهی چارهٔ دردسر هستی گداز استخوانها صندل ساییده ای دارد
تا ز خاک مقدمت کردیم روشن دیده را چشم ما حاجت ندارد سرمهٔ ساییده را
کو به کف سرگین سگ ساییده بود داروی مغز پلید آن دیده بود
جبین ساییده بهر سجده بر خاک فراوان کرد شکر ایزد پاک
ده‌ها و بلکه صدها نوع انفیه وجود دارد و درست کردن انفیه‌های مختلف، روش‌های مختلفی دارد. بر اساس منابع طب سنتی، پایه اصلی انفیه، ترکیب کندش (ریشه گیاهی با ظاهر سیاه و درون زرد) و سیاه دانه است. مقداری کندش و دو برابر آن سیاه دانه آسیاب و ترکیب می‌شود. انفیه‌های مختلف خواص گوناگونی دارند مثلاً ترکیب دیگری که برای انفیه ذکر شده؛ برگ ساییده یا خرد شده تنباکو، و ریشه کندش است که در کنار آن ریشه خربق نیز وجود دارد.
مرا گوید: «چه می ترسی که کوبد مر تو را محنت؟! که سرمه نور دیده شد چو شد ساییده در هاون»