ساوجی

معنی کلمه ساوجی در لغت نامه دهخدا

ساوجی. [ وَ ] ( ص نسبی ) منسوب به ساوه.
ساوجی. [ وَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش مریوان شهرستان سنندج واقع در 24 هزارگزی شمال باختری دژ شاهپور و دو هزارگزی مرز ایران و عراق. هوای آن سرد و دارای 150 سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات ، لبنیات ، حبوب. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است و در تابستان میتوان اتومبیل برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
ساوجی. [ وَ ] ( اِخ ) سعدالدین محمد، وزیر غازان خان که پس از خواجه رشیدالدین فضل اﷲ سمت وزارت یافته است. رجوع به تاریخ گزیده ص 416، 593، 597، 598 و سعدالدین محمد شود.
ساوجی. [ وَ ] ( اِخ ) سلمان... رجوع به سلمان ساوجی شود.
ساوجی. [ وَ ] ( اِخ ) سهلان. معاصر سلطان ملکشاه سلجوقی بود و در علم و حکمت سرآمد زمان خود بود. ( تاریخ گزیده ص 807 ).
ساوجی. [ وَ ] ( اِخ ) صدرالدین ، در ذهن عدیم المثل بود تا بمرتبه ای که چند جزو از کتاب بیک خواندن یاد میگرفت. قصیده حسنادر علم عروض و قوافی از تصانیف اوست. بعهد هلاکوخان بتهمت ساحری شهید شد. ( تاریخ گزیده صص 806 - 807 ).

معنی کلمه ساوجی در فرهنگ عمید

۱. از مردم ساوه.
۲. مربوط به ساوه.

معنی کلمه ساوجی در فرهنگ فارسی

ابو الفضل مجد الدین محمد بن (حاج میرزا ) فضل الله دانشمند و شاعر و خوشنویس ( و. ساغوه ۱۲۴۸ - ف.تهران ۱۳۱۲ه. ق. ) . او از طایفه شاملو بود و در تهران نشو و نما و کسب علم کرد. در طب و ادب و شاعری و خوشنویسی مهارت یافت و در حوزه مولفان (( نامه دانشوران ) ) شرکت داشت . خط نستعلیق را استادانه می نوشت .
( صفت ) منسوب به ساوه از مردم ساوه ( ساوج ) ساوه یی : سلمان ساوجی .
صدرالدین در ذهن عدیمالمثل بود

جملاتی از کاربرد کلمه ساوجی

خواجه حبیب الله ساوجی هروی وزیر را غلامی بود نفس نام که سرور ما نرگسی وی را دوست همی داشت. تا زمانی وی بیمار شد و خواجه، غلام را بهر عیادتش بفرستاد و این بیت حافظ برایش بنوشت:
بیت اول از حافظ است که در آن خواجه از بیت دوم که از اشعار سلمان ساوجی است تضمین کرده‌است.
مهدی مظفری ساوجی در گفت‌وگویی مفصل با اکبر رادی که در سال ۱۳۸۶ صورت گرفته، با او دربارهٔ موضوعاتی چون «تعریف و هدف نمایش»، «تئاتر و زندگی»، «تکنیک»، «رابطهٔ زیبایی و هنر»، «تئاتر بِرادوی»، «جریان تئاتر تلویزیون»، «مسئلهٔ سانسور»، «روشنفکر و مسائل پیرامونی»، «لبخند باشکوه آقای گیل»، «بیضایی و مسئلهٔ بازگشت به گذشته»، «تئاتر و سینما»، «ادبیات و سینما»، «جهان‌وطنی»، «حاشیه‌ای بر هدایت و چوبک»، «دن‌کیشوت»، «چخوف»، «بوف کور»، «کلیدر» و… صحبت کرده و به ثبت و ضبط دیدگاه‌های وی پرداخته است. این کتاب، در سال ۱۳۸۷، در ۴۳۵ صفحه از سوی انتشارات مروارید به چاپ رسیده است.
اما بعد نموده میشود که بعد از فراغ مطالعه و مشاهده صنایع و بدایع قصیده مصنوع که رقمزده کلک لطایف شعار مفخر الشعراء خواجه جلال الحق و الدین سلمان ساوجی است ضاعف الله تعالی اجره، الحق هر بیت از آن بحری گوهر است.