عبدالحفیظ

معنی کلمه عبدالحفیظ در لغت نامه دهخدا

عبدالحفیظ. [ ع َ دُل ْ ح َ ] ( اِخ ) ابن حسن بن محمد الحسنی العلوی ، مکنی به ابوالمواهب. از سلاطین دولت علویه مغرب اقصی است. وی به سال 1280 هَ. ق. در فاس متولد شد و به سال 1356 هَ. ق. درگذشت و در فاس به خاک سپرده شد. از تألیفات اوست : منظومة فی مصطلح الحدیث. الجواهر اللوامع فی نظم جمع الجوامع. یاقوتة الحکام فی مسائل القضاء و الاحکام. العذب السلسبیل فی حل الفاظ الخلیل در فقه مالکی. کشف القناع عن اعتقاد طوائف الابتداع در رد بر بعض متصوفه. نیل النجاح و الفلاح فی علم ما به القرآن و الاسلام. ( از الاعلام زرکلی ).

معنی کلمه عبدالحفیظ در فرهنگ فارسی

ابن حسین بن محمد الحسنی العلوی مکنی بابوالمواهب از سلاطین دولت علویه مغرب اقصی است وی بسال ۱۲۸٠ در فاس متولد شد و بسال ۱۳۵۶ ه ق در گذشت و در فاس بخاک سپرده شد
آخرین سلطان نسبه مستقل مغرب اقصی ( مراکش ) ( و. ۱۲۸٠ ه.ق ./ ۱۸۶۳ م .- جل. ۱۳۲۵ ه.ق.- ف.انگن ( فرانسه ) ۱۳۵۶ ه.ق ./ ۱۹۳۷ م . ) دولت فرانسه بر او استیلا یافت و او را در شهر انگن (شمال پاریس ) زندانی نگاه میداشت . وی مغنی البیب ابن هشام را بنظم در آورده .

جملاتی از کاربرد کلمه عبدالحفیظ

بود عبدالحفیظ آنکو نگهدار بود حقش ز سو حال و کردار
ماهر عبدالحفیظ حجار دبیرکل حزب ارادهٔ ملی و نمایندهٔ مردم حلب در مجلس سوریه از فهرست جبههٔ مردمی برای تغییر و آزادی -که در انتخابات مجلس گذشته با فهرست حزب بعث رقابت می‌کرد- در انتخابات سوریه نام‌نویسی کرده‌است. وی پیشتر عضو حزب کمونیست سوریه بوده‌است که از آنان جدا شد بعدتر با برخی رهبران حزب کمونیست کمیتهٔ ملی وحدت کمونیست‌های سوری را پایه‌گذاری کرد که در سال ۲۰۱۱ میلادی به «حزب ارادهٔ ملی» تغییر نام داد.