سفیدار

سفیدار

معنی کلمه سفیدار در لغت نامه دهخدا

سفیدار. [ س ِ ] ( اِ مرکب ) سفیددار. سپیدار. درختی است از تیره «سالیکاسی » و از جنس «پوپولوس » سه گونه آن در ایران موجود است.
1- سفیدار: آن را در مازندران و گرگان ، سفیدار و اسپیدار در نور، اسپیدار در دیلمان ،و لاهیجان سفیدپلت ، در اطراف تهران کبوده و مینودشت ،آق کرنک در آمل ، تورزی در طوالش ، پلخدار در رامیان ، تارانقی خوانند.
2- پی چوب : آن را در دامغان و خوار پی چوب و بی آب و در نواحی میان سیرجان و بندرعباس پده میخوانند.
3- تبریزی : از اینگونه دو جور در ایران یافت میشود: پ -نیگرا - واپولیسانس که در تهران ، شالک و در همدان ، بنام وله راجی معروف است و دیگری که در بیشتر نقاط ایران تبریزی خوانده میشود. ( از جنگل شناسی ایران ساعی ج 2 ص 187 - 188 ). درختی است که چوبش سفید باشد و ثمر ندارد و شاخهای نازک دارد که باندک باد در جنبش آید. ( غیاث ) ( آنندراج ).

معنی کلمه سفیدار در فرهنگ عمید

= سپیدار

معنی کلمه سفیدار در فرهنگ فارسی

( اسم ) درختی است از تیره بیدها که در نیمکره شمالی گونه های مختلفش فراوان میروید . درختی است دو پایه و گلهایش کاملا برهنه و بدون جام و کاسه و پرچمها یا مادگی فقط برکگ کوچکی در بغل دمگل خود دارند گل نر این گیاه دارای پرچمهای زیاد و گل ماده دارای دو برچه است و دانه هایش کرکهای ریزی دارد جوانه های سپیدار آلوده با ماده صمغی چسبنده است . بلندی آن بالغ بر ۲٠ متر میشود و محیط دایره اش تا ۳ متر میرسد . پشت پهنک برگ سپیدار سفید رنگ است و چون تنه اش مستیما رشد میکند از آن برای ساختن تیر و ستون چوبی استفاده میکنند حور حورازرق غرب ابودقیق .
درختی است از تیره [ سالیکاسی ] و از جنس [ پوپولوس ] سه گونه آن در ایران موجود است .

معنی کلمه سفیدار در دانشنامه عمومی

سفیدار (فلارد). سفیدار، روستایی در دهستان پشتکوه بخش امامزاده حسن شهرستان فلارد در استان چهارمحال و بختیاری ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۴۸۹ نفر ( ۱۲۳ خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه سفیدار

اشکوری، روستایی در دهستان سفیدار بخش مرکزی شهرستان خفر در استان فارس ایران است.