معنی کلمه زلو در لغت نامه دهخدا
ای خون گلوت از زلو داده خبر
خون آید هر دم از گلوی تو بدر
گر غرغره سازی آب خردل به نمک
چیزی نبود تو را از آن نافعتر.یوسفی طبیبی ( ازفرهنگ جهانگیری ).زاهد تو بخون خلق رو آوردی سگ از تو نکوتلبیس نموده مال مردم بردی شیطان دوروهرچند که ما نیز نخوردیم حلال اما تو بگوما خون خود و تو خون مردم خوردی مانند زلو.مبارک اﷲ واضح ( از آنندراج ).