ساقی شب

معنی کلمه ساقی شب در لغت نامه دهخدا

ساقی شب. [ ی ِ ش َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ماه. ( شرفنامه منیری ) ( برهان ) ( آنندراج ). || صبح. ( شرفنامه منیری ). صبح صادق. ( برهان ) ( آنندراج ). || پیر. مرشد. ( شرفنامه منیری ) ( برهان ) ( آنندراج ).

معنی کلمه ساقی شب در فرهنگ فارسی

ماه

جملاتی از کاربرد کلمه ساقی شب

ماه سحرخیز من ساقی شب زنده دار خیز در این صبحدم جام صبوحی بیار
صبح است صبح، ساقی شب زنده دار خیز می ده مخواه عمر گرانمایه برفسوس
از حسرت مجلس تو ساقی شب و روز در چشم پیاله آب می‌گرداند
خرم وجود ساقی شب خیز خوش نشین کز باقی شبانه به ما باقیی بهشت