سجلات

معنی کلمه سجلات در لغت نامه دهخدا

سجلات. [ س ِ ج ِ ] ( اِ )یاسمن ، و در قاموس سجلاط ( به طای حطی ) آورده و ظاهراً معرب کرده اند یا به تای قرشت غلط خوانده اند. ( رشیدی ). یاسمین را یاسمن و یاسم و یاس نیز گویند و آن گلی است سپید و خوشبو. ( آنندراج ). رجوع به سجلاط شود.
سجلات. [ س ِ ج ِل ْ لا ]( ع اِ ) ج ِ سجل. ( اقرب الموارد ). رجوع به سجل شود.
سجلات. [ س ِ ج ِل ْ لا ] ( ع اِ ) نوعی از خط عربی. ( فهرست ابن الندیم ص 11 و 13 ).

معنی کلمه سجلات در فرهنگ عمید

۱. = سجِل
۲. خط اسلامی برگرفته از خط کوفی که برای نوشتن اسناد به کار می رفته است.

معنی کلمه سجلات در فرهنگ فارسی

نوعی از خط عربی

جملاتی از کاربرد کلمه سجلات

بود چون سجلات قاضی گیتی مثالی که بر وی قلم را برانی
آن دو که در دوزخ‌اند یکی آن است که بعلم قضا جاهل باشد و از سر جهل و هوا و میل نفس قضا کند. دوم آنک بعلم قضا عالم بود اما بعلم کار نکند بجهل و هوا کار کند و میل ومحابا کند و جانب خلق بر جانب خدای ترجیح نهد و رشوت ستاند و کتابت سجلات و عقودانکحه بقباله دهد و از آن مال و خدمتی ستاند و نیابتها در ولایت بمال و رشوت دهد. و خدمتکاران را مستولی کند تا رشوتها ستانند و در ابطال حقوق کوشند و در اموال مواریث و ایتام تصرف فاسد کنند و تزویرات بردارند و باطلها را بحق فرانمایند و حق را بپوشانند و باطل کنند و امثال این. چنانک تصرف در اوقاف بنا واجب نمایند ومناصب ومساجد و مدارس و خانقاهات بعلتها و غرضها و رشوتها بنااهلان و مستأکله دهند وتقویت اهل دین نکنند و کار احتساب وامر معروف و نهی منتکر مهمل گذارند و آنچ بابواب البر تعلق دارد که بر قاضی واجب بود غمخوارگی آن کردن ضایع گذارند این جمله آن است که بدان مستوجب دوزخ گردند.