سالار بوزگان

معنی کلمه سالار بوزگان در لغت نامه دهخدا

سالار بوزگان. [ رِ ] ( اِخ ) ابوالقاسم الکوبانی ، وزیر طغرل سلجوقی و در آغاز کار پیشکار و دستور و کارگزار او بود. ( راحة الصدور ص 98 و 104 ). سالار بوزگان بوالقاسم مردی از کفاة و دهاة الرجال ، زده و کوفته سوری [ صاحبدیوان ] بود و از ستیزه سوری با ترکمانان [ سلجوقی ] مکاتبت ها داشته و آنان را به نیشابور دعوت کرد و کوشش های اواز عوامل مؤثر در پیروزی طغرل سلجوقی بود. رجوع به تاریخ بیهقی چ غنی - فیاض ص 552 و 554 و 567 شود.

معنی کلمه سالار بوزگان در فرهنگ فارسی

ابوالقاسم الکوبانی وزیر طغرل سلجوقی

جملاتی از کاربرد کلمه سالار بوزگان

«چنین کنم» و بازگشت و اعیان که با وی آمده بودند جمله بازگشتند. و دیگر روز سالار بوزگان را ولایت‌ داد و خلعت پوشید: جبّه‌ و درّاعه‌ که خود راست کرده بود و استام زر ترکی‌وار، و بخانه باز رفت و کار پیش گرفت. و در درّاعه سیاه پوشی‌ دیدند سخت هول‌ که این طغرل را امیر او میکند . و بنده‌ بنزدیک سیّد زید نقیب علویان میباشد، و او سخت دوستدار و یگانه است. و پس ازین قاصدان بنده روان گردند، و بقوّت این علوی بنده این خدمت بسر تواند برد.»