معنی کلمه لولاک در لغت نامه دهخدا
- خواجه لولاک یا سید لولاک ؛ رسول اکرم صلوات اﷲ علیه و اشاره است به حدیث قدسی که خدای تعالی خطاب به او علیه السلام فرموده است : «لولاک لما خلقت الافلاک »؛ اگر تو نبودی آسمانها نیافریدمی :
تنش محرم تخت افلاک بود
سرش صاحب تاج لولاک بود.نظامی.ترا عز لولاک تمکین بس است
ثنای تو طه و یس بس است.سعدی.خواجه لولاک و سلطان رُسل
مقتداو رهنمای جزء و کل.؟
لولاک. [ ل َ / لُو ] ( اِ ) انجیر قرمز است که در پایان فصل میرسد ( در تداول گناباد خراسان ).
لولاک. [ ل َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کسلیان ، بخش سوادکوه شهرستان شاهی ، واقعدر هشت هزارگزی خاوری زیرآب. کوهستانی ، معتدل ، مرطوب و مالاریائی. دارای 50 تن سکنه. آب آن از چشمه و رودکسلیان. محصول آنجا برنج و غلات. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).