معنی کلمه قصی بن کلاب در دانشنامه آزاد فارسی
از بزرگان قریش و از اجداد پیامبر (ص). با چهار واسطه، نسب پیامبر (ص) به او می رسد: محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن مناف بن قصی. نام او زید بود، امّا چون مادرش، فاطمه بنت سعد، پس از مرگ کلاب، پدر زید، به همسری ربیعة بن حرام قضاعی درآمد و به همراه او به میان قبیلۀ قضاعه رفتند که خارج از مکه بود، و چون از مکه دور افتاد، قصی لقب گرفت که به معنی دورافتاده، است. در جوانی قبیله قضاعه را ترک کرد و برای انجام مناسک حج به مکه بازگشت. به سبب رشادت هایش از بزرگان قریش شد و به مناصب رفادت (طعام دادن)، حجابت (کلیدداری خانه کعبه)، سقایت (آب دادن به حجاج)، لوا (پرچمداری)، و نُهرو (شور و مشورت) دست یافت. قصی با دختر یکی از بزرگان قبیلۀ خزاعه به نام حلیل بن حبشیه ازدواج کرد و از او صاحب چهار فرزند پسر شد که عبدالدار، عبد مناف، عبدالعزی، و عبد قصی نام داشتند؛ نسب پیامبر (ص) از جانب عبد مناف به قصی می رسد. قصی در میان مردم قریش از اعتبار و مرتبۀ بالایی برخوردار بود و احکامش در میان آنان همانند قانون لازم الاجرا بود. او مجلسی همانند مجلس شورای شهر بنا کرد که «دارالندوه» نام داشت. او اولین کسی بود که قانون اساسی شهر مکه و قبیلۀ قریش را وضع کرد و برای پرده داری خانه کعبه و ادارۀ امور حج قوانینی را تثبیت کرد که تا زمان پیامبر (ص) برقرار بود.در بازسازی کعبه نیز تلاش کرد.