غایب بودن

معنی کلمه غایب بودن در لغت نامه دهخدا

غایب بودن. [ ی ِ دَ ] ( مص مرکب ) غیبت داشتن. غیبوبت داشتن. نامرئی بودن. لایری شدن. حضور نداشتن. تغایب.( منتهی الارب ). و رجوع به غایب شدن شود :
که آن کس خورد این خورشهای پاک
که غایب نباشد ورا زیر خاک.نظامی.

معنی کلمه غایب بودن در فرهنگ فارسی

غیبت داشتن . حضور نداشتن

جملاتی از کاربرد کلمه غایب بودن

زندگانی بی تو جان فرسودن است مرگ حاضر از تو غایب بودن است