علیه اللعنه
معنی کلمه علیه اللعنه در فرهنگ عمید
معنی کلمه علیه اللعنه در فرهنگ فارسی
لعنت بر او باد . نفرین بر او باد .
جملاتی از کاربرد کلمه علیه اللعنه
آن راکه خواهیم برگزینیم و خانهٔ سینهٔ وی را مفتاح خزاین غیب گردانیم و انوار بی شمار بروی نثارکنیم و مدد لطایف بی عدد بروی ایثارکنیم و تقوی را دثار وی گردانیم تاکلام نامخلوق ازوی خبر می دهد: «هدیً للمتقین الذین یؤمنون بالغیب» دست ایشان به گنج نعمت غیب رسد در بحر آلاء و نعما غریق شوند، در سراپردۀ قدم، قدم بر بساط فضل نهند ازکاس محبت، شراب الفت چشیده و شخص دولت ایشان سر به ثریا کشیده و قلم و لوح این رقم به روزگار ایشان زده. «ان الابرار لفی نعیم»، در آن برگزیدن کس را بر من اعتراضی نی، آن راکه خواهم بردارم و آن راکه خواهم فروگذارم، تا نهاد یکی را عیبهٔ عیب گردانیم و سرمهٔ بی خبری در دیدۀ وی کشیم تا عسل کسل از شرابخانهٔ ابلیس علیه اللعنه می نوشدکه: «و ان الفجار لفی جحیم».