شدید العقاب

معنی کلمه شدید العقاب در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] این اسم مرکب در قرآن چهارده بار وارد شده، و در همه موارد، وصف خدا واقع شده است، گاهی مجرد از نام های دیگر وارد شده و احیاناً با نام هایی مانند « قوی »، « غفور » و « رحیم » همراه می باشد.
۱.(...وَاعْلَمُوا انّ اللّهَ شَدِیدُ العِقاب). «بدانید خدا کیفرش سخت است».۲.(...فَأَخَذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللّهَ قَوِیٌّ شَدِیدُ العِقاب). «خدا آنان را به کیفر گناهانشان گرفت حقا که خدا توانا و کیفرش سخت است».۳.(اعْلَمُوا اَنَّ اللّهَ شَدیدُ العِقاب وَانَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحیم). «بدانید که خدا کیفرش سخت و او بخشاینده و رحیم است».و در مورد چهارم با دیگر صفاتی مانند: ( غافر الذنب ) و ( قابل التوب )و ( ذی الطول )همراه می باشد. و در هر حال توصیف خدا به (شدید العقاب) از قبیل وصف به حال متعلق است، زیرا شدید در واقع صفت عذاب است، نه خود خدا و در برخی از آیات به طور مستقیم وصف عذاب قرار گرفته چنان که می فرماید:(...سَیُصِیبُ الّذینَ أَجْرَمُوا صَغارٌ عِنْدَ اللّهِ وَ عَذابٌ شَدید).(انعام/۱۲۴) «به خاطر حیله ای که میورزند به زودی گرفتار حقارت نزد خدا، و عذاب شدید.
[ویکی اهل البیت] اسم هفتاد و دوم: شدید العقاب
این اسم مرکب در قرآن چهارده بار وارد شده، و در همه موارد، وصف خدا واقع شده است، گاهی مجرد از نام های دیگر وارد شده و احیاناً با نام هایی مانند «قوی»، «غفور» و «رحیم» همراه می باشد. چنان که می فرماید:
(...وَاعْلَمُوا انّ اللّهَ شَدِیدُ العِقاب).(بقره/196)
«بدانید خدا کیفرش سخت است».
(...فَأَخَذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللّهَ قَوِیٌّ شَدِیدُ العِقاب).(انفال/52)
«خدا آنان را به کیفر گناهانشان گرفت حقا که خدا توانا و کیفرش سخت است».
(اعْلَمُوا اَنَّ اللّهَ شَدیدُ العِقاب وَانَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحیم).(مائده/98)
«بدانید که خدا کیفرش سخت و او بخشاینده و رحیم است».

جملاتی از کاربرد کلمه شدید العقاب

قوله تعالی: اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ وَ أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ شدید العقاب للاعداء، غفور رحیم للاولیاء. شدید العقاب دشمنان را قهر است و سیاست، غفور رحیم دوستان را نواخت است و کرامت. در یک آیت قهر و لطف جمع کرد، تا بنده میان قهر و لطف در خوف و رجا زندگی کند، در قهر نگرد خائف شود، باز لطف بیند راجی گردد. خوف حصار ایمان است و تریاق هوا، و سلاح مؤمن. رجا مرکب خدمت است و زاد اجتهاد و عدّت عبادت، و گفته‌اند که: ایمان و یقین بنده دو پر دارد یکی خوف، دیگر رجا. هرگز مرغ بیک پرکی تواند پریدن. همچنین مؤمن در خوف بی رجا یا در رجاء بی‌خوف راه دین نتواند بریدن. مثل ایمان راست چون مثل ترازو است، یک کفه آن خوف است، و دیگر کفه رجا، و زبانه دوستی، و این کفه‌ها بعلم آویخته. چنان که ترازو را از کفه ناچار است، خوف و رجا از علم ناچار است، ازین جهت اعلموا در سر آیت نهاد. خوف بی‌علم خوف خارجیان است، رجاء بی‌علم رجاء مرجیان است. دوستی بی علم دوستی اباحتیان است.