سواع

معنی کلمه سواع در لغت نامه دهخدا

سواع. [ س ُ ] ( اِخ ) نام بت قوم نوح علیه السلام که بصورت زنی بود. ( غیاث ) ( ترجمان القرآن ). نام بتی ازقبیله هذیل. ( مفاتیح ) ( معجم البلدان ) :
بت پرست صورتی در خانه مکر و حیل
با منات و با سواع و لات و با عزی منم.سعدی ( بدایع ).

معنی کلمه سواع در فرهنگ فارسی

نام بت قوم نوح علیه السلام که بصورت زنی بود نام بتی از قبیله هذیل

معنی کلمه سواع در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] سُواع، نام یکی از بتهای بسیار قدیمی که به صورت زنی بود و قوم نوح، آن را می پرستیدند. این بت در جاهلیت، معبود عرب و بت قبیله هذیل بود؛ و با آمدن اسلام به مزبله تاریخ سپرده شد.
در سال هشتم هجرت، پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله عمرو بن عاص را جهت سرنگون ساختن بت سواع که از آنِ قبیله هذیل بود، فرستاد. عمرو گوید: چون به کنار بت رسیدم، خادمش گفت: میخواهی چه کنی؟ گفتم: میخواهم به امر پیغمبر صلی الله علیه و آله سرنگونش کنم. وی گفت: نتوانی چنین کنی. گفتم: چرا؟ گفت: آن خودت را مانع شود. گفتم: مگر او شعور دارد؟ و بالاخره آن را شکستم و به یاران گفتم خانه اش را نیز خراب کردند و سپس به خادم گفتم: چطور شد که آن مانع نشد؟! گفت: وی به خدا ایمان آورده.
واژه سواع تنها یک بار در قرآن آمده است؛ آیه 23 از سوره نوح:
وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا یَغُوثَ وَیَعُوقَ وَنَسْرًا
و گفتند: خدایانتان را وا مگذارید ود و سواع و یغوث و یعوق و نسر راترک مکنید.
[ویکی الکتاب] معنی سَوَاءً: وسط (سواء السبیل به معنای وسط راه ، و یا راه وسط است وکنایه از راه راست،کلمه سواء در اصل مصدر است ، ولی در معنای صفت یعنی متساوی الطرفین نیز استعمال میشود )- مساوی - یکسان -عدالت - برابری
معنی صُوَاعَ: جام - پیمانه جهت سنجش وزن وحجم(صواع همان صاع است ، که به معنای پیمانهایست که با آن اجناس را کیل میکردند ، و صواع پادشاه مصر در آن روز ظرفی بوده که هم در آن آب میخوردند ، و هم به آن اجناس را پیمانه میکردند ، و بهمین جهت است که در قرآن کریم یکجا از آن ...
معنی نَسْراً: نام یکی از پنج بت مهم قوم نوح (این پنج بت عبارت بودند از ود و سواع و یغوث و یعوق و نسر)
معنی یَعُوقَ: نام یکی از پنج بت مهم قوم نوح (این پنج بت عبارت بودند از ود و سواع و یغوث و یعوق و نسر)
معنی یَغُوثَ: نام یکی از پنج بت مهم قوم نوح (این پنج بت عبارت بودند از ود و سواع و یغوث و یعوق و نسر)
تکرار در قرآن: ۱(بار)
نوح:23] ظاهر آیه آن است که این پنج نام، نام بتهائی قوم نوح بود. ولی هشام بن محمد کلبی در کتاب الاصنام همه آنها را از بتهای جاهلیّت گفته و محل و ناریخشان را بیان کرده است و در ص 58 همان کتاب پس از تعداد اصنام که بتهای پنج گانه نیز در ردیف آنهاست گفته: این بتان مرتباً عبادت می‏شدند تا رسول خدا صلی اللّه علیه و اله و سلم مبعوث گردید و بگوبیدن آنها فرمان داد. طبرسی از ابن عباس و قتاده نقل کرده که بتهای پنجگانه را قوم نوح می‏پرستیدند سپس عرب به پرستش آنها برخاست. و نیز گفته: به قولی این نامها نام پنج نفر مرد نیکوکار بود در زمان میان آدم و نوح، بعدها مجسمه آنها را ساختند و به تدریج در نسل‏های بعدی مورد پرستش واقع شدند. و به قولی در طوفان زیر خاکها ماندند سپس بدست عربها افتادند. (العلم عنداللّه). نگارنده احتمال می‏دهیم که آیات 22و23 از سوره نوح به طور معترضه نقل قول مشرکین عرب است و بتها مال آنها بود نه از قوم نوح و اللّه اعالم. بت سواع متعلق به ذیل بن مدرکه بوده محل این بت رهاط از سرزمین ینبع از قراء مدینه بود و خدّام آن بنولحیان بودند، پس از غلبه اسلام پیغمبر صلی اللّه علیه و اله وسلم عمر و بن عاص را برای شکستن آن بت اعزام فرمود. بت سواع به صورت زنی پرداخته شده بود (فرهنگ قصص قرآن) در الاصنام محل آن را رهاط و خدّام آن را بنولحیان گفته و گوید متعلق به تهذیل بود.

جملاتی از کاربرد کلمه سواع

بت‌پرست صورتی در خانهٔ مکر و حیل با منات و با سواع و لات و با عزی منم