[ویکی فقه] حضرت نوح (علیه السلام) اولین پیغمبر اولواالعزم است که خدای عزوجل او را با کتاب و شریعت فرستاده است، بنابراین کتاب او اولین کتاب آسمانی است. آن جناب ۹۵۰ سال مشغول دعوت قوم خود بوده؛ ولی قوم او جز به استهزاء و نسبت جنون به او دادن عکس العملی از خود نشان ندادند تا آن که در آخر از پروردگار خود یاری طلبید. نوح پس از امر الهی و با تأیید و تسدید خداوند، مشغول ساخت کشتی شد و پس از اتمام، امر خدای تعالی مبنی بر نزول عذاب و طوفان سهمگین صادر شد و به جز افرادی که مقدر شده بود، همگی هلاک شدند. نام حضرت نوح (به مدت نبوت او که ۹۵۰ سال بوده، در آیة ۱۴ سورة عنکبوت تصریح شده است.) ۴۳ بار در قرآن آمده و یک سوره به نام او اختصاص داده شده است. دین و نسب او نخستین پیامبر اولوالعزم است که دارای شریعت و کتاب مستقل بود و سلسله نسب او با هشت یا ده واسطه به ] می رسد. ولادت و مرکز بعثت حضرت نوح ۱۶۴۲ سال بعد از هبوط آدم (علیه السلام) از بهشت به زمین، چشم به جهان گشود. ۹۵۰ سال پیامبری کرد (به مدت نبوت او که ۹۵۰ سال بوده، در آیة ۱۴ سوره عنکبوت تصریح شده است.) و مرکز بعثت و دعوت او در شامات و فلسطین و عراق بوده است. وجه تسمیه نوح ...
جملاتی از کاربرد کلمه قوم نوح
أَ لَمْ یَأْتِکُمْ یا اهل المکّة. نَبَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قوم نوح و هود و صالح و لوط. فَذاقُوا الفاء للتّعقیب ای کفروا فذاقوا. وَبالَ أَمْرِهِمْ فی الدّنیا. وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فی العقبی.
آنچه بر قوم نوح و امت هود رفت قوم تو جمله را بشنود
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ دروغ زن گرفت پیش از ایشان قوم نوح نوح را، وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ و سپاهها از پس ایشان، وَ هَمَّتْ کُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ و آهنگ کرد هر گروهی ازیشان بپیغامبر خویش، لِیَأْخُذُوهُ تا او را بگیرند، وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ و بدروغ خویش پیکارها کردند، لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ تا حق و سخن راست با آن دروغ تباه کنند، فَأَخَذْتُهُمْ فرا گرفتم ایشان را فَکَیْفَ کانَ عِقابِ (۵) چون بود گرفتن من بعقوبت.
وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا ضَلالًا هذا دعاء علیهم بعد ما اعلم اللَّه نوحا انّهم لا یؤمنون و هو قوله: «أَنَّهُ لَنْ یُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِکَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ». و جاء فی التّفسیر انّ الرّجل من قوم نوح ینطلق بولده الی نوح فیقول له: احذر هذا فانّه کذّاب و انّ والدی قد حذّرنیه فیموت الکبیر علی کفره و ینشأ الصّغیر علیه.
«أَ لَمْ یَأْتِکُمْ» نیامد بشما، «نَبَؤُا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ» خبر ایشان که پیش از شما بودند «قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ» و ایشان که پس قوم نوح و عاد و ثمود بودند، «لا یَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ» نداند ایشان را مگر خدای، «جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ» بایشان آمد فرستادگان بایشان، پیغامها درست روشن و معجزها نیکو آشکارا، «فَرَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْواهِهِمْ» دستهای خود بدهنهای خود باز نهادند، «وَ قالُوا إِنَّا کَفَرْنا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ» و گفتند ما کافرانیم بآنچ شما را بآن فرستادند، «وَ إِنَّا لَفِی شَکٍّ مِمَّا تَدْعُونَنا إِلَیْهِ» و ما در گمانیم از آنچ ما را میخوانید با آن، «مُرِیبٍ» گمانی که دل را میشوراند.
روز و شب از سورت گرما بسان قوم نوح هردم از سیل عرق بر گرد من طوفان بود