سندبادنامه
معنی کلمه سندبادنامه در فرهنگ فارسی
داستانی قدیم بود که آنرا از موضوعات سندباد حکیم هندی میدانسته اند .
معنی کلمه سندبادنامه در دانشنامه آزاد فارسی
کتابی معروف به قصۀ هفت وزیر، از مؤلفی ناشناس. اصل کتاب به احتمال بسیار در ایران، در زمان خسرو انوشیروان ساسانی، به فارسی میانه تألیف و تحریر شده است، گرچه ظاهراً هستۀ اصلی داستان را از هند گرفته بودند. سندبادنامه یک حکایت اصلی دارد و در میان این قصۀ اصلی، داستان های فرعی دیگری گنجانیده شده و از این نظر شبیه به کلیله و دمنه است. کتاب از فارسی میانه (پهلوی) به عربی ترجمه شده و مترجم آن احتمالاً موسی بن عیسی الکسروی (قرن ۳ق) بوده است. به گفتۀ ابن ندیم، این کتاب دو تحریر منثور داشته است؛ یکی مفصل (کبیر) و دیگری خلاصه (صغیر). ابّان لاحقی نیز آن را به نظم درآورده است. سندبادنامه، در دورۀ سامانیان، به قلم خواجه عمید ابوالفوارس قناوزی (یا قنارزی) به زبان فارسی ترجمه شد که امروز در دست نیست. رودکی سندبادنامه را به فارسی منظوم کرد، اما از این اثر جز چند بیت باقی نمانده است. ظهیرالدین سمرقندی ترجمۀ قنارِزی را اصلاح و تهذیب کرد و به نثری مزین و آراسته به امثال فارسی و تازی نگاشت. این اثر سمرقندی چاپ شده است (استانبول، ۱۹۴۸ و تهران، ۱۳۳۳ش). سندبادنامه از فارسی به سریانی و از سریانی به یونانی و نیز به عبری و از عبری به لاتینی ترجمه شد و در قرون وسطا با راه یافتن به ادبیات غرب شهرت یافت و در آن زمان به بیشتر زبان های اروپایی برگردانده شد.
معنی کلمه سندبادنامه در دانشنامه اسلامی
کتاب با مقدمه مقدمه محقق (دکتر سید محمد باقر کمال الدینی) آغاز شده است و متن شامل یک حکایت اصلی و سی و سه حکایات فرعی می باشد. ساختار این اثر، با کلیله و دمنه همانندی دارد یعنی یک داستان اصلی که در ضمن آن داستان ها و قصه های دیگری نیز می آید و آن داستان اصلی شبیه داستان سیاوش و سودابه و قصه یوسف و زلیخا است. مؤلف، کتاب را با بهره گیری از آیات قرآن ، احادیث، سروده ها و اشعار فارسی و عربی، آرایه های گوناگون ادبی؛ آن گونه که در آن دوره معمول بوده، به نثر فنی آراسته است. در عبارات کتاب، صنایع و آرایه های ادبی مانند سجع ، جناس ، مراعات نظیر و موازنه ، فراوان دیده می شود. همچنین مؤلف، مترادفات فراوانی در کتاب به کار می برد مانند: حیلت و مکر ، خداع و غدر هزیمت و فرار و... نویسنده در ذکر نام های اماکن و جغرافیایی، به محل آن ها، اهتمام زیادی نداشته، بلکه سعی در آوردن کلمات هم وزن دارد مانند عبارت «سفری شاق به جانب عراق».
گزارش محتوا
محقق در مقدمه، به صورت کامل، پیرامون کتاب مطالبی را بیان نموده و شرح داده است. وی در ابتدا، به این نکته اشاره دارد که در مورد ایرانی یا هندی بودن اصل داستان سندباد، بین محققان و نویسندگان، اختلاف وجود دارد اما وی معتقد است تحقیقات یک دانشمند آمریکایی نشان می دهد که اصل کتاب، ایرانی است و در این زمینه قرائنی را بیان می نماید. سپس چند ترجمه فارسی از کتاب را نام می برد از جمله منظوم رودکی ، منظوم ارزقی هروی ، تحری ر ظهیری سمرقندی و تحریر دقایقی مروزی و پیرامون هر یک شرح و توضیح می دهد. وی همچنین در مورد ارزش ادبی و سبک کتاب، حکایت های مندرج در آن، تاثیر کتاب در ادبیات ایران و جهان و ضرورت تصحیح آن، مطالبی را ذکر کرده است. متن کتاب، شامل یک حکایت اصلی و سی و سه حکایت فرعی است. خلاصه حکایت اصلی کتاب بدین شرح است: «پادشاه عادل و رعیت پروری پس از سال ها صاحب فرزندی شد و تربیت او را به سندباد حکیم سپرد. او صاحب علم و جمال شده و زنی از زنان حرم، عاشق او گردید و به او گفت اگر مرا به وصال برسانی، شاه را مسموم و تو را شاه می کنم اما وی قبول نکرده و زن او را پیش شاه متهم کرد و سپس با تدبیر سندباد، بی گناهی او اثبات شد». مؤلف، عناوین حکایات، اشعار و ابیات را ذکر کرده و سپس به توضیح می پردازد. در پایان کتاب، تعلیقاتی بیان شده که در آن ها، آیات، روایات، اشعار و ابیات فارسی و عربی و امثالی که در متن آورده شده ترجمه گردیده است.
وضعیت کتاب
کتاب، در عصر نوح بن منصور سامانی ، توسط مردی به نام خواجه عمید ابو الفوارس قناوزی به فارسی ترجمه شده و در سال ۶۰۰ ق، مؤلف آن ترجمه را بازنویسی کرده است. فهرست موضوعات و مطالب در ابتدا و فرهنگ لغات که کلمات و اصطلاحات کتاب را ترجمه می کند، در پایان کتاب ذکر شده است. در پاورقی ها، به اختلاف نسخ اشاره شده است.
منبع
...
[ویکی اهل البیت] سِندبادنامه یا کتاب حکیم سندباد یا داستان هفت وزیر، داستانی قدیمی است که ظاهرا از هندی به فارسی آمده و در زمان ساسانیان به پهلوی ترجمه شده است . مسعودی این کتاب را از تألیفات سندباد حکیم از حکماء معاصر کوش پادشاه هند دانسته است.
این کتاب نخست به دستور نوح بن منصور سامانی توسط خواجه عمید ابوالفوارس فناروزی به فارسی دری ترجمه شد و آن را به عربی نیز ترجمه کردند تحت عنوان «حکایة الملک المتوج مع امراة الملک و الحکیم السندباد و سبع الوزراء و حکایة کل واحد منهم».
در قرن ششم محمد بن علی ظهیری سمرقندی- از مترسلان و کاتبان ایرانی در قرن ششم هجری - ترجمه ای فارسی از سندبادنامه نمود و این اثر پس از او شهرت بسیاری پیدا کرد.
کتاب سند باد نامه در موضوع آداب کشورداری و رفتار با رعیت است و از حیث ترکیب و ساختمان شبیه کلیله و دمنه یعنی یک داستان اصلی که در ضمن آن حکایتها و قصص دیگری نیز می آید و آن داستان اصلی شبیه داستان سیاوش و سودابه و قصه یوسف و زلیخاست.
در سندباد نامه ظهیری سمرقندی که شامل یک حکایت اصلی و سی و سه حکایت فرعی است, علم اداره مملکت و رفتار با رعیت بیان شده است .سبک قصه در قصه به مولف امکان داده است که حکایات متعدد تمثیلی را در اثر خود وارد کند که هدف کلی آنها پند و اندرز است .
سمرقندی این کتاب را با استفاده از آیات قرآن، احادیث، ابیات و امثال فارسی و عربی، صنایع مختلف ادبی و ... آنگونه که در آن دوره معمول بوده است، به نثر فنی آراسته است.
کتاب سندبادنامه در سال 1948 میلادی توسط احمد آتش در ترکیه تصحیح شده است، لکن با توجه به اشتباهاتی که آن تصحیح دارد، به اشارت و راهنمایی استادان محترم دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران توسط اینجانب بار دیگر تصحیح شده است و این تصحیح با استفاده از 2 نسخه دیگر که هر دو قدیمی تر از نسخ مورد استفاده در تصحیح نخستین هستند صورت گرفته است.
در آغاز چاپ حاضر,که توسط محمّد باقر کمال الدینی تصحیح شده است. به اصل و منشا سندباد نامه, سیر تاریخی کتاب سندباد در زبان فارسی, ارزش ادبی و سبک سندباد نامه ظهیری سمرقندی, حکایت های سندباد نامه و محتوای آنها, و تاثیر سندباد نامه در ادبیات ایران و جهان اشاره شده است .گفتنی است ظهیری سمرقندی که سندباد نامه را .
[ویکی نور] سندبادنامه اثر فارسی محمد بن علی ظهیری سمرقندی، کتابی است پیرامون علم اداره مملکت و رفتار با رعیت در قالب حکایات و قصص که در نیمه اول قرن هفتم هجری، به رشته تحریر درآمده است.
کتاب با مقدمه مقدمه محقق (دکتر سید محمدباقرکمال الدینی) آغاز شده است و متن شامل یک حکایت اصلی و سی و سه حکایات فرعی می باشد.
ساختار این اثر، با کلیلة و دمنة همانندی دارد یعنی یک داستان اصلی که در ضمن آن داستان ها و قصه های دیگری نیز می آید و آن داستان اصلی شبیه داستان سیاوش و سودابه و قصه یوسف و زلیخا است.
مؤلف، کتاب را با بهره گیری از آیات قرآن، احادیث، سروده ها و اشعار فارسی و عربی، آرایه های گوناگون ادبی؛آن گونه که در آن دوره معمول بوده، به نثر فنی آراسته است.
در عبارات کتاب، صنایع و آرایه های ادبی مانند سجع، جناس، مراعات نظیر و موازنه، فراوان دیده می شود. همچنین مؤلف، مترادفات فراوانی در کتاب به کار می برد مانند: حیلت و مکر، خداع و غدر هزیمت و فرار و...
جملاتی از کاربرد کلمه سندبادنامه
این مجموعه اپیزدیک برگرفته از حکایتهای سندبادنامه میباشد.
در دوران نصر در زمینهٔ نثر نیز پیشرفتهایی حاصل شد. کتاب کلیه و دمنه و کتاب سندبادنامه —که از کتابهای داستانی حکمتآموز هندی پیش از اسلام بودند— بهدستور نصر و بهدست خواجه عمید ابوالفوارس قناوزی از پهلوی به فارسی ترجمه شدند. در زمان نصر وزیرش بلعمی کتاب تاریخ الرسل و الملوک تألیف محمد بن جریر طبری را از عربی به فارسی ترجمه کرد. در همان زمان کتاب تفسیر طبری بهدست جمعی از روحانیان به فارسی ترجمه شد.