قصه یوسف

معنی کلمه قصه یوسف در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قصه یوسف (کتاب). «قصه یوسف علیه السّلام»، شرح و تفسیری عارفانه از سوره یوسف، به زبان فارسی ، توسط احمد بن محمد بن زید طوسی، از دانشمندان قرن هفتم هجری است. این کتاب که نام اصلی اش «الستین الجامع للطائف البساتین» بوده و در شصت مجلس برای گروهی از متعلمین املاء شده است، به اهتمام « محمد روشن » تحقیق و تصحیح و با نام مذکور منتشر شده است. سال تالیف کتاب مشخص نیست.
کتاب، مشتمل بر مقدمه محقق و متن اثر است. مطالب کتاب با دیدی عارفانه و با نثری روان و شیوا در شصت فصل تنظیم شده که نام کتاب نیز خود گویای بخش های شصت گانه آن است. در هر فصل، نگارنده نخست آیه ای از سوره یوسف می آورد، سپس شان نزول و متشابهات آن را بیان می کند و به شرح و تفسیر آیه می پردازد، آنگاه بر سر قصه می رود و در ذیل عنوان «لطیفه» مضمون هایی عارفانه و دلکش می آفریند. گاه بدان بسنده نمی کند و اشارت و نظیره ای نیز بر آن می افزاید. در میانه، جای به جای بیتی چند می آورد و در پاره ای موارد، با نقل حکایتی، کلام را زینت می بخشد. در پایان، فصل ها را با اشعاری به انجام می رساند.
گزارش محتوا
محقق اثر، در راه شناخت تاج الدین ابوبکر احمد بن زید طوسی به نتیجه ای نرسیده است و از جستجو در کتاب های رجال و طبقات مفسران نیز جز نامی و یادی از وی به دست نیاورده است. مقدار اطلاعاتی که او از این شخصیت به خواننده عرضه می کند آن است که که در خراسان می زیسته و از اهل طوس بشمار می رفته است. دانشمندی بوده که به جبال و عراق و آذربایجان مسافرت کرده و در همه شهرها با اقبال خلق روبه رو می شده است. از وی درخواست می شود که مجموعی در فن موعظه فراهم کند و او مجال نمی کرده است. در آذربایجان فراغتی یافته و تفسیر سوره یوسف را املا کرده است نوع پرداخت کتاب و روش تنظیم آن نیز با کتاب «کشف الاسرار و عدة الابرار» ابوالفضل رشیدالدین میبدی مشهور به تفسیر خواجه عبدالله انصاری که به سال ۵۲۰ ق، نگاشته شده است، همانندی بسیار دارد چنان که گذشت شیوه نگارش کتاب، ساده و روان و شیواست. جمله ها کوتاه و رساست. واژه و ترکیب نامستعمل در آن نیست و اگر هست اندک است. در آوردن واژه های تازی یا ترک آن سخت نمی گیرد. این عدم تقید در آوردن واژه های نادر، چه فارسی و چه تازی، یکسان است محقق کتاب، در مقدمه اش (صفحات یازده و دوازده) پاره ای مشخصات نثر کتاب را این گونه برشمرده است: ۱. از تکرار فعل ها پرهیز ندارد و افعال را گاه هفت بار و هشت بار مکرر می کند: « روز قیامت ، روزی عظیم است؛ زیرا که روز اظهار هیبت بود و روز عرض امت بود و روز حشر و قیامت بود و روز نقد اعمال و محاسبت بود و روز درد و حسرت بود...» . ۲. به آوردن مترادفات گرایشی چندان ندارد. سجع و موازنه را گاه رعایت می کند، اما نه چندان که رنگ تصنع و تکلف پذیرد: « یوسف صدیق وفادار بود و یعقوب خود او را به صبر آموزگار بود و زلیخا در عشق و درد او بی قرار بود و اندوه و شادی در این قصه بسیار بود و خبردهنده از او ملک جبار بود». ۳. به هنگام نقل خواب ، اصل را رعایت می کند و فعل را به صورت ماضی استمراری می آورد: «در هفت سالگی به خواب دید کی یازده عصا از زمین رسته بودی، یکی کوچک از پس آن برآمدی و بالا گرفتی تا از همه درگذشتی، پس آن یازده عصا را از بن برکندی». ۴. در ترکیبات اضافی، کسره اضافه را تقریبا در سراسر کتاب به شکل یا می نویسد: «پس خطابی جلال درآید...» «یکی از خواصی علما...» «این خاکدانی دنیا کی تو اینجا سلطنت رانی...». ۵. به جای «آورده اند» عموما ترکیب کهنه تر «می آید» دیده می شود: «در خبر می آید از مصطفی...» «همچنین می آید کی ملک تعالی...». ۶. استعمال «او» به جای «آن» اندک نیست: «آن کشتی را درازی هزار گز بود و چهارصد گز پهنای او بود». ۷. فعل امر را با «می» به کار می برد: «گفت منتظر می باش تا برین درخت انیت چه گل پیدا شود». «در قعر آن چاه می باش و مرا می پرست». فصل اول کتاب به سبب نزول سوره یوسف و فصل های دوم، سوم و چهارم به فضائل قرآن اختصاص دارد. نویسنده در دیگر فصول کتاب تا انتها به شرح سوره یوسف با عنوان «من سورة یوسف» می پردازد.
وضعیت کتاب
دکتر معین نخستین کسی بودند که به معرفی دقیق و علمی «نسخه خطی تفسیر سوره یوسف علیه السّلام ، مجموعه متعلق به کتابخانه ملی رشت » پرداختند و مشخصات و مختصات آن را به مقالتی در ماهنامه یغما برشمردند. این کتاب در چاپ اول با نام «تفسیر سوره یوسف» نیز منتشر شده است. فهرست مطالب، در ابتدای کتاب و فهرست احادیث ، حدیث های فارسی، اقوال و امثال عربی، امثال و حکم فارسی، حکایت ها و تمثیل ها، واژه ها و ترکیب ها، نام کسان، قبیله ها، مکان ها و کتاب ها در انتهای آن آمده است.
[ویکی نور] قصه یوسف(ع). قصه یوسف(ع)، شرح و تفسیری عارفانه از سوره یوسف، به زبان فارسی، توسط احمد بن محمد بن زید طوسی، از دانشمندان قرن هفتم هجری است. این کتاب که نام اصلی اش «الستین الجامع للطائف البساتین» بوده و در شصت مجلس برای گروهی از متعلمین املاء شده است، به اهتمام محمد روشن تحقیق و تصحیح و با نام مذکور منتشر شده است. سال تألیف کتاب مشخص نیست.
کتاب، مشتمل بر مقدمه محقق و متن اثر است. مطالب کتاب با دیدی عارفانه و با نثری روان و شیوا در شصت فصل تنظیم شده که نام کتاب نیز خود گویای بخش های شصت گانه آن است.
در هر فصل، نگارنده نخست آیه ای از سوره یوسف می آورد، سپس شأن نزول و متشابهات آن را بیان می کند و به شرح و تفسیر آیه می پردازد، آنگاه بر سر قصه می رود و در ذیل عنوان «لطیفه» مضمون هایی عارفانه و دلکش می آفریند. گاه بدان بسنده نمی کند و اشارت و نظیره ای نیز بر آن می افزاید. در میانه، جای به جای بیتی چند می آورد و در پاره ای موارد، با نقل حکایتی، کلام را زینت می بخشد. در پایان، فصل ها را با اشعاری به انجام می رساند.
محقق اثر، در راه شناخت تاج الدین ابوبکر احمد بن زید طوسی به نتیجه ای نرسیده است و از جستجو در کتاب های رجال و طبقات مفسران نیز جز نامی و یادی از وی به دست نیاورده است. مقدار اطلاعاتی که او از این شخصیت به خواننده عرضه می کند آن است که که در خراسان می زیسته و از اهل طوس بشمار می رفته است. دانشمندی بوده که به جبال و عراق و آذربایجان مسافرت کرده و در همه شهرها با اقبال خلق روبه رو می شده است. از وی درخواست می شود که مجموعی در فن موعظه فراهم کند و او مجال نمی کرده است. در آذربایجان فراغتی یافته و تفسیر سوره یوسف را املا کرده است
نوع پرداخت کتاب و روش تنظیم آن نیز با کتاب «کشف الأسرار و عدة الأبرار» ابوالفضل رشیدالدین میبدی مشهور به تفسیر خواجه عبدالله انصاری که به سال 520ق، نگاشته شده است، همانندی بسیار دارد

جملاتی از کاربرد کلمه قصه یوسف

به مهر برادر چرایی اسیر؟ بخوان قصه یوسف و پند گیر
محنت یعقوب از درد و غم من شمه‌ای قصه یوسف به دور خوبیت افسانه‌ای
ای حسن خط ز مصحف روی تو آیتی از خوبی تو قصه یوسف حکایتی
ز هر کس قصه یوسف شنیدی به پایش گنج سیم و زر کشیدی
شنیدی قصه یوسف که تا چون بتان را در دست شوند از خون؟
فکنده قصه یوسف جمال او در چاه نهاده نامه کسری ، زمان او بر طاق
چو اخوان قصه یوسف شنیدند ز غصه پیرهن بر خود دریدند
گرچه در عشق بسی رنج کشیدی زآغاز رو که چون قصه یوسف شود انجامت خوش
شد طوطی طبع من شکرخا از قصه یوسف و زلیخا