سست بنیاد

معنی کلمه سست بنیاد در فرهنگ عمید

بی دوام، ناپایدار.

معنی کلمه سست بنیاد در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بنایی که شالده آن سست باشد ۲ - زبون ضعیف النفس .

جملاتی از کاربرد کلمه سست بنیاد

عمر، گنج و زمانه چون باد است تکیه بر باد، سست بنیاد است
دو روز گر دلی از عیش دهر آباد است چه جای خنده که این خانه سست بنیاد است
شود ز سایه تصویر، با زمین یکسان عمارت دل ما بس که سست بنیاد است
از دمی زنده ‌ ای که آن باد است نیک بنگر که سست بنیاد است
در این ده روز عمر سست بنیاد میاور تا توان جز خرمی یاد
شود زوصل تو محکم بنای عمر اما بنای وصل تو چون عمر سست بنیاد است
که شیرین راز عشق سست بنیاد به دل شد رغبت خسرو به فرهاد
آن چه بر من کارها را سخت می‌سازد مدام بی‌ثباتی‌های صبر سست بنیاد منست
ز بس امل دلت از یاد مرگ آزاد است بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است
برا امام که بنیاد عمر بر باد است بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است