سرسپردن

معنی کلمه سرسپردن در فرهنگ معین

(سَ . س پُ دَ ) (مص ل . ) تسلیم شدن ، فرمان بردن .

معنی کلمه سرسپردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - فرمان بردن مطیع گشتن . ۲ - تسلیم شدن . ۳ - به حلقه ارادت مرشدی در آمدن .

معنی کلمه سرسپردن در ویکی واژه

تسلیم شدن، فرمان بردن.

جملاتی از کاربرد کلمه سرسپردن

طبق دستور دین یارسان هر یک از پیروان مکلف به داشتن پیر و دلیل برای سرسپردن می‌باشند. در زمان سلطان سهاک، پیر بنیامین سمت پیری و داود که‌و سوار سمت دلیلی بر همهٔ پیروان یارسان داشتند؛ ولی به دلیل متأهل نبودن و نداشتن فرزند، سلطان سهاک هفت خاندان یا دوده به نام خاندان‌های حقیقت دائر نمود تا نسل‌های آیندهٔ پیروان یارسان، در هر زمان پیر و دلیل داشته باشند.
محمد قلی خان سیاه و سفید دو سردار لاریجان از هالی گزنک حاضر به سرسپردن به حکومت آقا محمد قاجار نمی‌شوند و این امر نبرد سختی را میان خوانین لاریجان و آقا محمد خان قاجار به میان آورد در اولین نبرد که در حوالی پارک میرزا کوچک خان هراز امروزه آمل به وقوع پیوست لاریجانی‌ها به رهبری محمد قلی سیاه و سفید به پیروزی می‌رسند و آقامحمدخان قاجار را به اسارت می‌برند.