زینگر

معنی کلمه زینگر در لغت نامه دهخدا

زینگر. [ گ َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان رادکان است که در بخش حومه شهرستان مشهد واقع است و 343 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

معنی کلمه زینگر در فرهنگ عمید

کسی که زین اسب می سازد، زین ساز، سراج.

معنی کلمه زینگر در فرهنگ فارسی

دهی از دهستان رادکان است که در بخش حومه شهرستان مشهد واقع است و ۳۴۳ تن سکنه دارد .

جملاتی از کاربرد کلمه زینگر

دوش گفتم با نگار زینگر حرف درشت صبحدم آمد به سوی خانه من زین به پشت
خانه زین آن بت زینگر عمارت می کند هر که زین گوید به پشت خود اشارت می کند
همپستن در کلمبوس اوهایو زاده شد و نخستین موفقیت بین‌المللی خود را در سال ۱۹۷۹ به دست آورد. او توانست به همراه تیم آمریکا بر سکوی سوم مسابقات قهرمانی تایم تریل تیمی نوجوانان جهان در آرژانتین بایستد. در سال بعد نیز در مکزیک مدال نقرهٔ این رشته را کسب کرد. در سال ۱۹۸۴ نایب قهرمان مسابقهٔ رد زینگر شد و برای فصل ۱۹۸۵ قرارداد حرفه‌ای با تیم ۷ الون امضا کرد.