زردگون

معنی کلمه زردگون در لغت نامه دهخدا

زردگون. [ زَ ] ( ص مرکب ) زردرنگ. زردفام. ( فرهنگ فارسی معین ) :
همیدون نداد ایچ کس پاسخش
به بد خیزد و زردگون شد رخش.دقیقی ( گنج بازیافته ص 45 ).

معنی کلمه زردگون در فرهنگ عمید

زردرنگ، زردفام.

معنی کلمه زردگون در فرهنگ فارسی

( صفت ) زرد رنگ زرد فام .
زرد رنگ زرد فام

جملاتی از کاربرد کلمه زردگون

شده سیمگون لب شده زردگون رخ شده نیلگون تن شده نیلگون بر
گشته رخم لاله گون ز آذر مهرش همچو چمن زردگون شد از مه آذر
سما چون زمین زردگون شد ز گرد زمین زیر پای یلان پر ز درد
این سنگ ملون که گهر می‌نامند وآن آهن زردگون که زر می‌خوانند
ترا بر سیمگون رخسار مشگ است از کله ریزان مرا بر زردگون رخسار سیل است از مژه سائل