رحله. [ رُ ل َ / ل ِ] ( از ع ، اِ ) رُحْلة. مقصد شخص در کوچ : ز مهمانان اوخالی ز مداحان او بیکس نه اندر شهرها خانه نه اندر بادیه رحله.فرخی.
معنی کلمه رحله در فرهنگ عمید
۱. سفرنامه. ۲. = رحل
معنی کلمه رحله در فرهنگ فارسی
سفر نامه سیاحتنامه .
معنی کلمه رحله در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی رِحْلَةَ: به معنای حالتی است که یک انسان سوار بر راحله و در حال سیر دارد وراحله به معنای شتری است که برای راه پیمایی نیرومند باشد . منظور از رحلت قریش مسافرت آنان از مکه به بیرون برای تجارت است معنی رَحْلِهِ: ظرف و اثاثش ریشه کلمه: رحل (۴ بار)ه (۳۵۷۶ بار) ظرف (مثل خورجین و انبان) و بار سفر و کوچ. معانی دیگر هم دارد که در قرآن مجید یافته نیست . طبرسی در ذیل آیه گوید از رحال ظرفها قصد شده و مفرد آن رحل گویند و اصل آن چیزی است که برای کوچ آماده شود از ظرف متاع و پالان شتر و... کلمه رحل و رحال در آیات 62،70،75 سوره یوسف آمده و مراد از آنها ظرفهائی است مثل خورجین و انبان که بر شتران بسته بودند و در آیه . به جای رحال اوعیه آمده که همان ظرفها است معنی آیه اوّل این است: یوسف به غلامان خود گفت سرمایه اینها را در خورجین هایشان بگذارید. * . رحاة به معنی کوچ و مسافرت است. باید دانست یمن در جنوب مکّه و شام در شمال آن واقع است (به طور تقریب). اهل مکّه سالی دو مسافرت داشتند وقت زمستان به یمن و وقت تابستان به شام و این دو مسافرت نوعاً برای خرید و فروش و نقل و انتقال مال التجاره بود. در آیه گذشته مراد از رحلة الشتاء و الصیف همان دو مسافرت به عنوان این که اهل مکّه ساکنان حرام اند از شرّ راهزنان و دزدان در امان بودند و کسی به آنها آزار نمیرساند و با ایمنی تمام رفت و آمد میکردند لذا خدا در مقام امتنان به آنها فرمود .
جملاتی از کاربرد کلمه رحله
دکتر احمد نسیم سوسة در شهر رحله , عراق سال ۱۳۱۸ (قمری) / ۱۹۰۰ (میلادی) ، به دنیا آمد در دانشگاه آمریکایی ببیروت سال ۱۹۲۴م، لیسانس گرفت. وی یکی از مشهورترین پژوهشگران تمدن عراق و بینالنهرین است وی در خانواده یهودی بدنبا آمد اما مسلمان شد