خلفا

معنی کلمه خلفا در فرهنگ عمید

= خلیفه
* خلفای راشدین (اربعه ): چهار خلیفۀ بعد از پیامبر اسلام (ابوبکر، عُمَر، عثمان، و علی ).

معنی کلمه خلفا در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع خلیفه

معنی کلمه خلفا در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] خلفا (ابهام زدایی). خُلَفا به معنای جانشینان جمع خلیفه. این کلمه می تواند به یکی از عناوین ذیل اشاره داشته باشد:

جملاتی از کاربرد کلمه خلفا

و هم او گفته که در خبر است که یکی از دوزخ بیرون آوردند پس از هزار سال. و کاشکی من آن کس بودمی. و این از آن گفت که از بیم سوء خاتمت از دوزخ جاوید می ترسید و کنیزکی بود عمر عبدالعزیز را. یک روز از خواب برخاست. گفت، «یا امیرالمومنین! خوابی عجیب دیدم»، گفت، «هین بگوی»، گفت، «دیدم که دوزخ بتافتندی و صراط بر سر وی بردندی و خلفا را بیاوردند. اول عبدالملک مروان را دیدم که بیاوردند و گفتند برو. پس نرفت که در دوزخ افتاد. گفت: هین. گفت: پس پسر وی را ولید بن عبدالملک بیاوردند. و هم چنین برفت و در حال بیفتاد. گفت: هین! گفت: سلیمان بن عبدالملک را بیاوردند و هم چنین بیفتاد. گفت: هین. گفت پس تو را یا امیرالمومنین بیاوردند». و این بگفت و عمر یک نعره بزد از هوش بشد و بیفتاد. کنیزک فریاد همی کرد که به خدای تو را دیدم که به سلامت بگذشتی. کنیزک بانگ همی کرد و وی افتاده بود و دست و پای همی زد.
این کتاب از شاهکارهای ترجمه دومنار، و حاوی اطلاعات مربوط به قرون اولیه هجری، و حکایاتی دربارهٔ خلفا و تشریفات دربار آنها و تاریخ قرنهای اول اسلام و پیش از اسلام ایران و کشورهای همسایه است.
هند خانه بزرگ‌ترین جمعیت زرتشتی در جهان است. پس از اینکه اعراب در زمان نخستین خلفا به ایران حمله کردند، زرتشتیانی که تمایل نداشتند که به دین اسلام بگرایند، ابتدا به مناطق کوهستانی شمال ایران و سپس یزد و مناطق اطرافش پناهنده شدند. بعدها در قرن نهم گروهی از پناهجویان زرتشتی خود را به سواحل غربی هند رساندند و گروه‌های دیگری از آن‌ها هم در مناطق دیگر جهان پراکنده شدند. بیشتر این پناهجویان که خود را به غرب هند رساندند، در گجرات ساکن شدند. نوادگان زرتشتیان ایرانی که به هند مهاجرت کردند امروز به «پارسیان» معروفند. تاریخ دقیق آغاز مهاجرت زرتشتی‌ها به هند مشخص نیست و در افسانه‌ها و سنن پارسیان نیز تاریخ‌های گوناگونی برای آن در نظر گرفته می‌شود.
این ندارد کران ولد خلفا کرد در روم هر کجا پیدا
یکی از خلفا گفت: من فلان کس را مبغوض همی دارم او را اما گناهی نیست یکی از مجلسیان گفت: آیا در او خیری هست که خلیفه آن را دوست بدارد؟ گفت: بلی. گفت: به وی انعام فرمای، بزودی از خواص خواهد شد.
رصد که از خلفا و ملوک اثر ماند به روزگار تو او را پدید شد اتمام
و اما شرط دوم و آن دستوری سلطان و منشور حسبت نوشتن. این نیز شرط نیست که بزرگان سلف خود بر سلطانان و خلفا حسبت کرده اند و حکایت آن دراز شود. و حقیقت این مساله بدان معلوم شود که درجات حسبت بشناسی و حسبت را چهار درجه است:
و هشام بن عبدالملک از خلفا بود. از ابوحازم که از جمله علمای بزرگ بود پرسید، «چیست تدبیر نجات در این کار؟» گفت، «آن که هر درمی که بستانی از جایی بستانی که حلال بود و جایی بنهی که حق بود». گفت، «آن که طاقت دوزخ ندارد و بهشت دوست تر دارد».