معنی کلمه خلصوا در دانشنامه اسلامی
ریشه کلمه:
خلص (۳۱ بار)
«خَلَصُوا» به معنای خالص شدن، کنایه از جدا شدن از دیگران و تشکیل جلسه خصوصی است.
خلوص به معنی صاف شدن و بی خلط شدن است. طبرسی ذیل آیه 94 بقره میگوید: اصل خلوص آن است که شیء از هر آلودگی صاف باشد راغب میگوید: خالص مثل صاف است با این فرق که خالص آن است آمیختگی آن از بین رفته باشد ولی صاف گاهی به آن گویند که اصلا آمیختگی ندارد. یعنی چون از دیگران خالص شدند و فقط خودشان ماندند که برادر بودند و از اهل مصرجدا شدند. معنی آیه چنین میشود: چون برادران یوسف از یوسف که برادرشان را رها کند مأیوس شدند از مردم کنار گشتند در حالیکه میان خود به نحوی و گفتگو مشغول بودند. * مینوشانیم به شما از آنچه در شکم حیوانات هست از میان گیاه خورده شده و خون، شیر خالص را که به خون و گیاه آمیخته است. نا گفته نماند سرگین را تا وقتی که در شکمبه است، فرث گویند لذا بهتر است آن را گیاه جویده ترجمه کنیم. * بدان دین خالص و پاک شده از شرک برای خداست و خداوند فقط عبادت خالص را میپذیردنه عبادت غیر خدا را (المیزان) * در المیزان میگوید: «خالصه» صفت موصوف محذوفی است و «باء» برای سببیّت است یعنی: ما آنها را خالص کردیم به سبب خصلت خالصی که تذکّر و یادآوری دار آخرت باشد. * اخلاص دین برای خدا، آن است که دین را از شرک بت پرستان و تثلیت نصاری و تشبیه یهود و مطلق غیر خدا، خالص و پاک و صاف کنیم. صیغههای ماضی و اسم فاعل آن همه راجع به این معنی است. مثل ، ، و مخلص چهار بار، مخلصون یک بار، مخلصین هفت بار در قرآن مجید آمده و همه درباره اخلاص دین اند. امّا مخلص و مخلصین به صیغه اسم مفعول به معنی آن است که خدا او را برای خود خالص کرده است و غیر خدا را در آن نصیبی نیست چنانکه شیطان درباره آنها میگوید: که باغواء آنها راهی ندارم مثل مخلصین هشت بار در قرآن مجید تکرار شده است موسی را در کتاب یاد کن که او بنده خالص شده بود و غیر خدا را در او راهی نبود و پیامبر فرستاده بود. همچنین است و غیره. مخلصین ابتدا با پیامبران تطبیق میشوند که خدا آنها را برگزیده و انتخاب کرده و مخصوص خدایند، شیطان و هوای نفس را در آنها راهی نیست چنانکه درباره آنها فرموده ، ، . بندگانیاند پاک، منزّه، بی عیب، سارع در خیرات، عابد، نیکوکار. گذشته از پیامبران و ائمه علیهم السلام ممکن است پاکانی در اثر ایمان قوی و اعمال نیک همواره رضای خدا را هدف خویش قرار دهند و خدا قرار دهند و خدا نیز آنها را مخصوص خود قرار دهد و از بندگان خالص کرده باشد و غیر خدا را در آنها نصیبی نباشد.