معنی کلمه داغ جای در لغت نامه دهخدا داغ جای. ( اِ مرکب ) کیة. ( منتهی الارب ). موضعی از بدن که بآلت داغ سوخته و نشان کرده باشند.
جملاتی از کاربرد کلمه داغ جای غنچهٔ لاله شد آنروز که خلوتگه داغ جای خالت به دلم همچو سویدا کردند چون گل نمانده بر تن، از داغ جای داغم سوزد مگر ازین پس، عشقم به داغ مردم