خزامی

معنی کلمه خزامی در لغت نامه دهخدا

خزامی. [ خ ُ ما ] ( ع اِ ) گیاهی است که خیری دشتی گویند و آن خوشبوترین گلهاست. ( از ناظم الاطباء ). ریحان بدوی. اسطوخودوس. خیری البر. ( یادداشت بخط مؤلف ). خیری بری. ( بحر الجواهر ). خزاما رجوع به خزاما شود. در اختیارات بدیعی آمده است : خزامی ،خیری است و به شیرازی اردانه گویند و طبیعت وی گرم و لطیف بود و مسخن دماغ سرد بود و چون بیاشامند سؤالمزاج را نافع بود و جگر و سپرز چون بدان بخور کنند هر بوی گنده ای که باشد زائل کند و مسخن زخم گردد و مجفف رطوباتی که از آن روانه بود و رحم را پاک گرداندو نیکو و چون زن فرزجه ای از وی بخود گیرد آبستن گردد بفرمان آفریدگار و این مجرب است و چون سحق کنند و با ادویه بسرشند و بر جراحات ضماد کنند تحلیل دهد.

معنی کلمه خزامی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خُزامی به ضم خاء گیاهی خوش بو می باشد. و از آن به مناسبت در باب حج نام برده اند.
گیاه خزامی دارای ساقه ای بلند و برگهایی کوچک و گلی سرخ رنگ است که در فارسی «خیری صحرایی» نامیده می شود.
احکام خُزامی
از محرمات احرام بوییدن گیاهان خوش بو، همچون گل محمدی است. بعضی اقسام گیاهان صحرایی، از جمله خزامی از حرمت استثنا شده اند.

جملاتی از کاربرد کلمه خزامی

باشگاه فوتبال شاهین اهواز در سال ۱۳۳۶ به پیشنهاد عباس اکرامی بنیانگذار باشگاه شاهین تهران توسط حسن فاخری در اهواز تأسیس شد. بعد از سفر حسن فاخری به تهران، افراد زیادی در تاریخ این باشگاه مانند جبار امیر قلی‌زاده ، عبدالجلیل خزامی پور ، ابراهیم دشتی ، سید محمد شریعتی ، علی ملک و عبدالحسین سالمی به عنوان مدیر این باشگاه انتخاب شدند . عبدالحسین سالمی تاکنون مدیر این باشگاه است .