فاخری

معنی کلمه فاخری در لغت نامه دهخدا

فاخری. [ خ ِ ] ( اِخ ) شاعری است باستانی که از زمان و سرگذشت او آگاهی دقیقی دردست نیست. اسدی در لغت فرس بیتی از او در شاهد واژه «گراز» بمعنی کوزه و قنینه آورده است :
با نعمت تمام به درگاهت آمدم
امروز با گرازی و چوبی همی روم.
رجوع به لغتنامه اسدی شود.

معنی کلمه فاخری در فرهنگ فارسی

شاعری است که از زمان و سرگذشت او آگاهی دقیقی در دست نیست .

جملاتی از کاربرد کلمه فاخری

بسیاری از مترجمان و پیکسوتان برجسته گستره ترجمه چون غلامرضا امامی عضو اصلی انجمن هستند و اما اعضای افتخاری، اعضایی هستند که منشأ خدمات یا انتشار آثار فاخری از زبان‌های خارجه به زبان فارسی و بالعکس انجکهستند. اعضای افتخاری انجمن که تاکنون برایشان کارت عضویت افتخاری صادر شده‌است: بهاء الدین خرمشاهی، نجف دریابندری و احمد احمدی (نماینده مجلس) هستند.
گر لباس فاخری در عالم ایجاد هست از گناه زیردستان چشم خود پوشیدنی است