معنی کلمه جام خانه در لغت نامه دهخدا
من جام جم گرفته و با خود در این سخن
کاین جام خانه فلکی چون توان شکست.مجیربیلقانی.از مدح شاه و جام می لعل چاره نیست
تا پای بست گردش این جام خانه ایم.مجیر بیلقانی.، جامخانه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِخ ) موضعی است از اندرود در فرح آباد مازندران. رجوع به سفرنامه مازندران رابینو ص 12، 13، 49، 119 بخش انگلیسی شود.
جامخانه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان میان دورود بخش مرکزی شهرستان ساری است. در 16 هزارگزی جنوب خاوری ساری و 9 هزارگزی تکاو و 3 هزارگزی شوسه قرار دارد. در دامنه واقع شده و هوای آن معتدل و مرطوب و مالاریائی است و 2220 تن سکنه دارد. آب مشروب ده ازچشمه و محصول آن غلات ، پنبه ، صیفی و توتون است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان بافت پارچه های نخی و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).