عاصمی

معنی کلمه عاصمی در لغت نامه دهخدا

عاصمی. [ ص ِ ] ( اِخ ) احمدبن محمدبن عاصم بن عبداﷲ.اصل او از کوفه و مسکن وی بغداد بود. از ثقات و معتمدان محدثان امامیه و خواهرزاده یا برادرزاده علی بن عاصم محدث و استاد کلینی است. ( ریحانة الادب ج 3 ص 49 ). و رجوع به امل الاَّمل و هدیة الاحباب ص 197 شود.
عاصمی. [ ص ِ ] ( اِخ ) مولانا عاصمی. یکی از ادباء و شعراء است و از جمله اشعار اوست :
چون آتشم ز هجر تو بر سر زند علم
سازم روان چو شمع ز گرداب دیده نم.( مجالس النفائس ص 78 ).

معنی کلمه عاصمی در فرهنگ فارسی

مولانا عاصمی یکی از ادبائ و شعرائ است .

جملاتی از کاربرد کلمه عاصمی

کر گارت عاصمی گشته قوی روزگارت خادمی گشته خدوم
و البیش الاخلاط من کلّ قوم. فقلنا له من ایّ البطون هو؟ فقال بطن من ولد ابراهیم (ع) یقال له قریش، قلنا له بیّن لنا من ایّ قریش هو؟ قال: و البیت و الدّعائم و الدّار و الحمائم انّ الّذی ملازمی ثناؤه و عاصمی لمن لباب هاشم من معشر اکارم قد یکتنی بالقاسم یبعث بالملاحم و قتل کلّ ظالم. ثمّ قال: اللَّه اکبر، اللَّه اکبر جاء الحقّ و ظهر و انقطع عن الانس الخبر هذا هو البیان، اخبرنی به رأس الجان. ثمّ قال هذا بنای و سکت و اغمی علیه فما افاق الّا بعد ثلاثة ایّام، فلمّا افاق قال: لا اله الّا اللَّه محمّد رسول اللَّه، ثمّ مات. فقال رسول اللَّه (ص): سبحان اللَّه، سبحان اللَّه لقد نطق بمثل نبوّة و انّه لیحشر یوم القیامة امة واحدة.