خادمی. [ دِ ] ( حامص ) عمل خادم. کیفیت خادم. خدمتکاری : بزیست و به آب خود بازآمد و در خادمی هزاربار نیکوتر از آن شد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 382 ). ای حجت زمین خراسان بشعر زهد جز طبع عنصریت نشایدبخادمی.ناصرخسرو. خادمی. [ دِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان گوغر بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 17 هزارگزی شمال باختری بافت ، سر راه مالرو گوغر به بافت میباشد. محلی است کوهستانی و سردسیر و سکنه آن 126 تن مذهبشان شیعه و زبانشان فارسی است آب آنجا از چشمه است و محصول آنجا غلات و حبوبات است و شغل اهالی زراعت و صنعت دستی آن قالی بافی است. راه آنجا مالرو میباشد و ساکنانش از طایفه افشار هستند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ). خادمی. [ دِ ] ( اِخ ) ابوسعید محمدبن محمدبن مصطفی بن عثمان الخادمی ، از علمای قرن 12 هجری است. از تألیفات اوست : 1- البریقة - المحمودیة فی شرح الطریقة المحمدیه و الشریعة النبویة. 2- حاشیة علی درر الاحکام ، شرح غرر الاحکام. 3- خزائن الجواهر و مخازن الزواهر. 4- رسالة البسملة. 5- مجمع الحقایق. 6- منافع الدقائق فی شرح مجمعالحقایق. ( از معجم المطبوعات ). خادمی. [ دِ ] ( اِخ ) شاعری است از اهل قزوین. صادقی کتابدار در باره وی نویسد: نامرادی بود خدمتکار و سرتراش و شعر نیز می گفته است و در مجمع الخواص رباعیی از او در بیان عاشقی مولانا کسی و معشوقی گور کن اوغلی نقل شده است. ( ترجمه مجمع الخواص ص 266 ).
معنی کلمه خادمی در فرهنگ فارسی
شاعری است از اهل قزوین .
جملاتی از کاربرد کلمه خادمی
در طول جنگ تحمیلی این روستا شهدایی همچون خلیل احمدیان ،بخشعلی فلاحپور، غلامحسن عزیزی، سید مقصود میرجمالی، علی عباس مالمیر، جعفر مالمیر، رضا مالمیر، رحمانعلی حاج عزیزی، جلال خادمی و عباس مالمیر تقدیم نموده است.
سید کمالالدین نیکروش و علی صوفی، ۲ تن از استانداران هستند که پس از دورهٔ استانداری خود، توانستهاند در جایگاههای بالاتر در دولتهای ایران حاضر بشوند و همچنین سید مسعود حسینی، سید موسی خادمی و سید علی احمدزاده، ۳ تن از استانداران میباشند که در استان کهگیلویه و بویراحمد متولد شدهاند.
نخستین بار سینا قلندری روزنامهنگار نوشت: «امروز از طرف نزدیکان مرحوم امیرحسین خادمی مطلع شدم که این نوجوان زریندشتی از استان فارس پس از اینکه به خانوادهاش گفت از طرف سه نفر از جمله صاحب کارش مورد تجاوز قرار گرفته و از او فیلم میگیرند و میگویند «به کسی بگی بهت تجاوز کردیم فیلمت رو پخش میکنیم»، روز یکشنبه جنازهاش در بیابانهای شهر حاجیآباد شهرستان زریندشت پیدا شد».
تا بدو خادمی پیام آورد کین گذشت از حکایت آن کرد
اصطبل خادمی مربوط به سدههای متاخر دورانهای تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان کهگیلویه، بخش مرکزی، شهر دهدشت، بافت تاریخی دهدشت واقع شده و این اثر در تاریخ ۷ خرداد ۱۳۸۷ با شمارهٔ ثبت ۲۲۹۷۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
چو شد عطار لالای در او ز زلفش خادمی را عنبر آورد
از خدا خواهم اطاق قبلی و یاری سه چار خادمی محرم که خواهد عذر هر نامحرمی
سائورون در ابتدا مایایی بود به نام مایرون و در خدمت آئوله. ولی بزودی توسط ملکور بدام افتاد و به خادمی وفادار تبدیل شد بهطوریکه هنگامی که ملکور در پشت دیوارهای آردا سرگردان بود، او مردمان نومهنور را تشویق کرد که مورگوت را همچون خدا بپرستند. اگرچه ملکور قصد چیرگی و نابودی اکثر قسمتهای آردا را داشت، سائورون دوست داشت که بر مردمان و اعمال آنها کنترل داشته باشد.
لوحها پیچیده در اوراق زر خادمی بگرفتشان بالای سر
وزیر و پادشاه و خادمی چند ز دیگر لشکری بگسسته پیوند
طلب کردند بد خو خادمی زشت درونش آتش و بیرونش انگشت
ز جنس حبش خادمی نیز چند به دیدار نیکو به بالا بلند
بوسعید مهنه قبضی داشت سخت خادمی را گفت زود ای نیکبخت
ز خادمی که در آن باره بود پرسیدم که این کجا و رئیسش که؟ چند تنش اعضاست
دختر آگه شد ز عشق آن جوان خادمی را گفت هین او را بخوان
امیرحسین خادمی نوجوان ۱۶ ساله اهل حاجیآباد مرکز شهرستان زریندشت بود که برای تأمین هزینه زندگی کار میکرد و پس از تعرض جنسی در محل کارش توسط صاحب کار و دو مرد دیگر به قتل رسید.