زبان و ادبیات پهلوی

معنی کلمه زبان و ادبیات پهلوی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پَهْلَوی، زَبانْ وَ اَدَبیّات، واژه پهلوی در اصل به معنای منسوب به پهلو (پارت) است که از دوره هخامنشی به بعد از استان های شمال شرقی ایران بود و در کتیبه های هخامنشی پرثوه نامیده شده است.
پهلوی در اصل نام زبان رایج در استان پارت بوده است که امروزه پارتی نامیده می شود. در دوره ساسانی زبان رایج در استان پارت (پارتی) را پهلویگ (در متون مانوی: پهلوانیگ) و زبان رسمی شاهنشاهی ساسانی را پارسیگ می نامیدند، زیرا خاستگاه و مرکز آن استان پارس بود.از سده ۳ ق به بعد، اصطلاح پارسی یا فارسی تنها به فارسی دری اطلاق می شد و اصطلاح پهلوی را برای زبان به کار رفته در متن های زردشتی که در واقع بازمانده زبان رایج در روزگار ساسانیان (پارسیگ) بود، به کار می بردند. به عبارت دیگر، واژه پهلویگ که در روزگار ساسانیان تنها به زبان پارتی اطلاق می شد، در دوره اسلامی به صورت پهلوی (یا فهلوی) برای زبان ساسانیان (که خودشان آن را پارسیگ می نامیدند) به کار رفت. از این رو، اکنون برای رفع ابهام، زبانی را که خاستگاهش استان پارت بوده است، پارتی یا پهلوانی یا پهلوی اشکانی، و زبان رسمی شاهنشاهی ساسانی را فارسی میانه یا پهلوی ساسانی یا فقط پهلوی می نامند. اصطلاح پهلوی، و به خصوص صورت معرب آن فهلوی (جمع: فهلویات)، بعدها به گویش های محلی غرب ایران نیز اطلاق شده است. در این مقاله به جای اصطلاح رایج پهلوی، از اصطلاح دقیق تر فارسی میانه استفاده خواهد شد. صورت باستانی این زبان، فارسی باستان بوده، و چنان که از نامش پیداست، در استان پارس (در کتیبه های هخامنشی: پارسه)، مرکز حکومت هخامنشیان، رایج بود. البته باید توجه داشت که فارسی میانه دوره ساسانی دقیقاً بازمانده گونه فارسی باستان به کار رفته در کتیبه های شاهان هخامنشی نیست.
آثار بازمانده فارسی میانه
کهن ترین آثار برجای مانده به زبان فارسی میانه، نوشته هایی بسیار کوتاه بر سکه های شاهان محلی پارس پیش از تأسیس سلسله ساسانی است. این زبان در دوره ساسانی به زبان رسمی شاهنشاهی بدل شد و در زمینه های مختلف کاربرد گسترده یافت.به علاوه در پی ظهور مانی در آغاز تأسیس سلسله ساسانی و در نتیجه فعالیت های گسترده مبلغان مانوی در شمال شرق ایران و آسیای مرکزی، فارسی میانه به تدریج به یکی از مهم ترین زبان های آیینی مانویان بدل شد. بیشتر آثار مانوی به زبان فارسی میانه، متعلق به پیش ا ز سده ۳ق/ ۹م است. فارسی میانه کاربرد خود را به عنوان زبان آیینی مانویان تا سده ۷ق/۱۳م حفظ کرد. در آثار متأخر مانوی به زبان فارسی میانه، اشتباهات و گاه آمیختگی هایی با پارتی و حتی فارسی نو دیده می شود.آثار بازمانده فارسی میانه را می توان به ۴ دسته تقسیم کرد و آن ها را آثار فارسی میانه کتیبه ای، فارسی میانه زردشتی، فارسی میانه مسیحی و فارسی میانه مانوی یا ترفانی نامید. این آثار به ۴ خط نوشته شده اند: ۱. خط منفصل (گسسته یا کتیبه ای)، ۲. خط تحریری (پیوسته، متصل، شکسته یا کتابی)، ۳. خط زبوری، ۴. خط مانوی.همه این خطوط اصل آرامی دارند و از راست به چپ نوشته می شوند. از دشواری های ۳ خط نخست چند ارزشی بودن برخی از حروف، ننمایاندن بسیاری از مصوت ها، کاربرد املاهای تاریخی و شبه تاریخی و وجود عناصری به نام هزوارش است. هزوارش ها واژه هایی با اصل آرامی بودند که به خط پهلوی نوشته می شدند، ولی در هنگام قرائت معادل پهلوی آن ها به تلفظ درمی آمد. اما خط مانوی فاقد هزوارش است و هر حرف تنها یک آوا را می نمایاند. این خط بسیار شبیه خط سطرنجیلی سریانی است و احتمالاً خط رایج در زادگاه مانی بوده است، هرچند عده ای ابداع آن را به شخص مانی نسبت می دهند. در میان آثار مانوی به زبان فارسی میانه قطعاتی نیز به خطوط رونی ترکی، سغدی و حتی چینی دیده می شود. به علاوه، در برخی از کتاب های عربی و فارسی جمله ها و واژه هایی پراکنده به فارسی میانه به خط عربی ـ فارسی ذکر شده است.آثار بازمانده فارسی میانه اینهاست: ۱. کتیبه ها، ۲. کتاب ها، ۳. جمله ها و واژه های پراکنده در کتاب های عربی و فارسی.
کتیبه های فارسی میانه
اولین بخش از آثار بجا مانده از فارسی میانه کتیبه هاست.منظور از کتیبه های فارسی میانه، متونی است که به این زبان بر روی سنگ، گل، آجر، گچ، فلز و چوب نگاشته شده است. به علاوه، نوشته هایی به این زبان با مرکب بر روی پاپیروس، پوست، سفال و دیوار موجود است که آن ها را نیز تحت همین عنوان معرفی خواهیم کرد.سنگ نوشته ها، سکه ها و مهرهای اوایل دوره ساسانی (سده های ۳ و ۴م) به خط منفصل نگاشته شده است، اما گونه هایی از خط تحریری که در اصل مخصوص نوشتن کتاب ها بود، در پوست نوشته ها و پاپیروس نوشته ها، و نیز بر روی سنگ نبشته ها، سکه ها، مهرها و دیگر آثار متأخر دیده می شود.کتیبه های به جامانده از نخستین شاهنشاهان ساسانی غالباً ۳زبانه یا دو زبانه اند و علاوه بر متن اصلی به فارسی میانه، ترجمه پارتی و یونانی، یا فقط ترجمه پارتی نیز دارند. افزون بر این، در زمانی که سپاهیان خسرو پرویز مصر را در تصرف خود داشتند، آنچه در آن سرزمین به فارسی میانه بر پاپیروس نوشته می شد، گاه ترجمه قبطی یا یونانی نیز داشت. برخی ازکتیبه هایی که در سده های نخستین هجری به نگارش درآمده اند، ترجمه عربی نیز دارند. تا آن جا که می دانیم، در یک مورد متن فارسی میانه ترجمه چینی نیز دارد. به علاوه، متن فارسی میانه در یک مورد همراه با متنی به زبان ترکی کهن و در یک مورد به همراه عبارتی به زبان سغدی است. تنها کتیبه ۳ زبانه از دوره اسلامی، لوحه مسینی است که کتیبه های بسیار کوتاه به فارسی میانه، فارسی یهودی و عربی دارد
← سنگ نوشته شاهان ساسانی
...

جملاتی از کاربرد کلمه زبان و ادبیات پهلوی

وی پسر تهمورس دینشاه بود که در سن ۶۵ سالگی از جهان رفت. تهمورس از دانشمندان نامی پارسی بود که در زبان و ادبیات پهلوی تبحر داشت و بهرام اوستا را نزد پدر آموخت و از استادان بزرگ پهلوی‌دان گردید.