بیمارگون

معنی کلمه بیمارگون در لغت نامه دهخدا

بیمارگون. ( ص مرکب ) بیمارسان. بیمارگونه. بیمارون. به رنگ بیمار. ( آنندراج ).کسی که بواسطه ناخوشی رنگش برگشته باشد. ( ناظم الاطباء ). همانند بیماران در زردی رخسار و لاغری اندام.
- بیمارگون شدن ؛ همانند بیماران گشتن در زردی و لاغری اندام :
چو بیمارگون شد ز غم چشم نرگس
مر او را همی لاله تیمار دارد.ناصرخسرو.

معنی کلمه بیمارگون در فرهنگ عمید

کسی که از ناخوشی رنگش زرد شده باشد، بیمارمانند، رنجور: چو بیمارگون شد ز نم چشم نرگس / مر او را همی لاله تیمار دارد (ناصرخسرو: ۳۷۴ ).

معنی کلمه بیمارگون در فرهنگ فارسی

بیمار سان . بیمار گونه . بیمار ون . برنگ بیمار . کسیکه بواسط. ناخوشی رنگش برگشته باشد .

معنی کلمه بیمارگون در ویکی واژه

morboso

جملاتی از کاربرد کلمه بیمارگون

دزدی بیمارگونه عوارض قابل ملاحظه ای برای زندگی فرد دارد که کمترین آن‌ها ترسِ از دستگیر شدن است.
تنظیم اشتها در بدن اصولاً در هیپوتالاموس انجام میگیرد و متاثر از عوامل مختلفی مانند هورمون لپتین ، سطح قند خون ، سطح هورمونهای مختلف مانند هورمونهای دستگاه گوارش و انسولین می باشد. گاه افزایش اشتهای بیمارگونه (بولیمیا) یا کاهش اشتهای بیمارگونه (بی‌اشتهایی عصبی) داریم.
تفاوت قائل‌شدن بین حمله‌های وحشت‌زدگی و حمله‌های با نشانه محدود تا اندازه‌ای اختیاری است، اما حمله‌های وحشت‌زدگی کامل با بیمارگونی بیشتر همراه هستند. اکثر افرادی که حمله‌های با نشانه محدود دارند، در طی سیر این اختلال در زمانی دچار حمله‌های وحشت زدگی کامل شده‌اند.
درواقع تنها منبع درآمد حسین تصنیف موسیقی فیلم بود و بیشتر آثارش در این زمینه به فیلم‌های کارگردانی شده توسط فرزندش روبر حسین مربوط می‌شود. بعدها در سال‌های دههٔ ۱۹۷۰ از کمک‌های مالی فرح پهلوی هم بهره‌مند شد. وی سرانجام در نهم اوت ۱۹۸۳ مطابق با ۱۸ مرداد ۱۳۶۲ خورشیدی در پاریس درگذشت. یک سال پیش از آن نیز حالتی بیمارگونه داشت. مدتی هم در بیمارستان بستری گردید. این همان سالی است که تعطیلات بر روی یخ را نوشت. او در هنگام مرگ، ۷۸ سال داشت.
لاری دی. هتفیلد[او] می‌نویسد که لاوی، مردی با یک نوع شوخ‌طبعی خاص و بیمارگونه، در اواسط دههٔ ۱۹۶۰ در رسانه‌های سان فرانسیسکو ظهور یافت و عملاً عرصه پیشاپیش ضد فرهنگی شدهٔ شهر را یک قدم به پرتگاه نزدیک‌تر کرد.
در دهه ۱۹۵۰، رقابت بین دوتیم رئال مادرید و بارسلونا بسیار بیشتر از قبل شد. جاییکه آلفردو دی استفانو ستاره آن روزهای فوتبال بود و هر دو باشگاه قصد خریدش را داشتند اما به نتیجه ای نرسیدند. در نهایت فیفا وارد ماجرا شد و آراماندو کالرو را واسطه قرار داد. کالرو تصمیم گرفت دی استفانو سال‌های ۱۹۵۴–۱۹۵۳ و ۱۹۵۶–۱۹۵۵ برای رئال مادرید و در سال‌های ۱۹۵۵–۱۹۵۴ و ۱۹۵۷–۱۹۵۶ در بارسلونا توپ بزند که هردو طرف موافقت کردند. اگر چه کاتالان‌ها موافقت کردند اما نارضایتی‌هایی در میان مدیران بارسلونا ایجاد شد و در نهایت رئیس این تیم استعفا داد. اعتراض در بارسلونا بالا بود اما در پایتخت اسپانیا، تفسیر دیگری از این حرف‌ها داشتند. آن‌ها این شایعات را حاصل جنون و شک بیمارگونه کاتالونیایی می‌دانند.
پس از «ره نورد» آنتونیونی آشکار نمود که می‌خواهد چند هنگامی را به آموختن ارته‌های نو بپردازد. اما پس از پنج سال «مونیکا ویتی» از او خواست که بازگردد و فیلم ایتالیایی تلویزیونی «اسرار اوبروالد» را بسازد. این فیلم که با ویدئو گرفته شده و سپس بروی نوار فیلم برگردان گشته‌است بس سبک‌تر و کم مایه تر از فیلم‌های پیشین او بود اما به گفتهٔ آنتونیونی به او پروای آن داد تا که «از یازش پر نگرانش به زیبایی و درستخویی و از فزون خواستی بیمارگونه اش به خودآشکارسازی برای چندگاهی بگریزد» این فیلم برندهٔ جایزه نوار سیمین برای جلوه‌های بصری از جشنواره فیلم ونیز در ۱۹۸۰ شد.
نمایشگری همچنان در اکثر کشورها به صورت کلی جرم محسوب می‌شود مگر بیمارگونه بودن آن به صورت اکید اثبات شود.
طبق یک مطالعه کره ای در مورد اعتیاد به اینترنت/کامپیوتر، استفاده بیمارگونه از اینترنت منجر به اثرات منفی زندگی مانند از دست دادن شغل، شکست ازدواج، بدهی مالی و افت تحصیلی می شود.  گزارش شده است که 70 درصد از کاربران اینترنت در کره بازی های آنلاین انجام می دهند که 18 درصد از آنها به عنوان معتاد به بازی تشخیص داده شده اند که به اعتیاد به اینترنت / رایانه مربوط می شود.  نویسندگان مقاله مطالعه ای را با استفاده از پرسشنامه کیمبرلی یانگ انجام دادند.  این مطالعه نشان داد که اکثر افرادی که شرایط اعتیاد به اینترنت/رایانه را برآورده می‌کردند، مشکلات و استرس بین فردی را تجربه کردند و آنهایی که به بازی‌های آنلاین معتاد بودند، به طور خاص پاسخ دادند که امیدوارند از واقعیت اجتناب کنند.
جوان‌گرایی یکی از انواع سن‌گرایی است. گرایش جوان‌گرایانه می‌تواند به پیرهراسی، یعنی ترس بیمارگون از افراد مسن، منجر شود.
چو بیمارگون شد ز نم چشم نرگس مر او را همی لاله تیمار دارد