بچه دان
معنی کلمه بچه دان در فرهنگ معین
معنی کلمه بچه دان در فرهنگ عمید
معنی کلمه بچه دان در فرهنگ فارسی
معنی کلمه بچه دان در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه بچه دان
گر نبخشی گنه ما که ظلومیم و جهول بچه دانند خلایق که عفوی و غفور
نام آن باغ، بچه دان زن است؛ که بباغ بهشت طعنه زن است
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «هر که تعصب بکشد یا تعصب از برای او بکشند رشته اسلام از گردن او جدا می شود» و فرمود که «هر که به قدر حبه خردلی عصبیت در دل او باشد خدا در روز قیامت او را با اعراب جاهلیت برخواهد انگیخت» و از حضرت سیدالساجدین علیه السلام مروی است که «هیچ حمیتی داخل بهشت نمی شود مگر حمیت حمزه بن عبدالمطلب علیه السلام در آن وقت که مشرکین بچه دان شتر را در حالت سجود معبود همایون بر سر سید کاینات افکندند غضب و حمیت، حمزه را بر آن داشت که دین اسلام را قبول نمود» و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود که «فرشتگان چنان پنداشتند که ابلیس از ایشان است و خدای می دانست که از ایشان نیست پس حمیت و غضب، او را بر آن داشت که حقیقت خود را ظاهر کرده گفت: مرا از آتش خلق کردی و آدم را از خاک».
اسبچهها معمولاً، یال، دُم و در مجموع پوشش ضخیمتری دارند. همچنین به نسبت پاهایی کوتاهتر، قوس شکم پهنتر، استخوانهای سنگین تر، گردن کلفتتر و کلهای کوتاه با پیشانی پهن دارند. این جانور از اسب آرامتر است و در عین حال از هوش خوبی برخوردار است که گاهی از آن برای همکاری با انسان بهره میبرد. اندام کوچک تنها نشانهٔ این حیوان نیست برای نمونه اسبچه شتلند که بهطور متوسط ۱۰ وجب یا ۱۰۲ سانتیمتر است هم یک اسبچه دانسته میشود. در مقابل گونههایی از اسب مانند فالابلا و اسبهای مینیاتوری یا کوچکاندام که بلندی آنها به بیش از ۷۶ سانتیمتر نمیرسد در دفترهای ثبت نژاد به عنوان «اسب بسیار کوچک» ردهبندی شدهاند و نه اسبچه.
خنده شیرین تو گر نیستی کس بچه داند که تو داری دهن
بچه دانند که دلدار مرا هست میان بچه معلوم توان کرد که او را دهن است
اگر کسی گوید مر خدای را تالی جز بدین عالم که آفریده اوست بچه دانیم؟ که چون کار کرد همی بینیم ازین عالم و او را دانش نیست و اندرآن چیزها که همی عالم پدید آرد آثار حکمت است و اندر نهاد عالم آثار حکمت است بدانستیم که این عالم کار بفرمان خدای همی کند.
پرسیدند که جوانمرد بچه داند که جوانمرد است گفت: بدانکه اگر خداوند هزار کرامت با برادر او کند و با او یکی کرده بود آن یکی نیز ببرد و بر سر آن نهد تا آن نیز برادر او بود.
پس گفت: ایها الشیخ بم تعرف ربک خدایتعالی را بچه شناسی و خالق باری با بچه دانی؟ گفت این سئوال منکر و نکیر است نه سئوال چون تو پیر، اگر خواهی تا بدانی بشنو و چون شنیدی بحق بگرو و بدان که معرفت را آلتی است موضوع و اداتی است مصنوع و آلت موضوع معرفت را عقل سلیم است، از عقل بنقل آمدن چه حاجت است؟