بهبودی

معنی کلمه بهبودی در لغت نامه دهخدا

بهبودی. [ ب ِ ] ( حامص مرکب ) خوبی و خیریت. ( ناظم الاطباء ). خوبی. نیکی. ( فرهنگ فارسی معین ). || تندرستی. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). || زور و توانائی. || ( اِ ) کنایه از خنجر و دشنه. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه بهبودی در فرهنگ معین

( ~. ) (حامص . ) ۱ - خوبی ، نیکی . ۲ - تندرستی .

معنی کلمه بهبودی در فرهنگ عمید

= بهبود &delta، این کلمه درست نیست، زیرا بهبود خود اسم مصدر است و نباید «ی» به آن الحاق کرد.

معنی کلمه بهبودی در فرهنگ فارسی

۱ - خوبی نیکی . ۲ - تندرستی .توضیح چون ( بهبود ) خود مصدر مرخم و اسم مصدر است الحاق آن به ( ی ) حاصل مصدر صحیح نیست ( بر خلاف ( نابودی ) که نابود صفت است )

معنی کلمه بهبودی در ویکی واژه

miglioramento
خوبی، نیکی.
تندرستی.

جملاتی از کاربرد کلمه بهبودی

سعادت و خوشی و روزگار بهبودی برین گروه، در این مملکت محالی شد
قسمت فوقانی (پروگزیمال) آکسون آسیب دیده با ایجاد جوانه‌ای به رشد خود در مسیر غلاف ادامه می‌دهد. سرعت رشد آکسون در تنه اعصاب محیطی، سریع تر از شاخه‌های کوچکتر همان عصب محیطی به هنگام آسیب است. در انسان، ترمیم با سرعت ۵ میلی‌متر در روز در تنه‌های عصبی بزرگتر و با سرعت ۱ میلی‌متر در روز در شاخه‌های ظریفتر ادامه می‌یابد. در آکسونوتمزیس، بهبودی عصبی خود به خودی بوده و معمولاً نیازی به عمل جراحی ندارد.
لورل و هاردی دو حضور زنده تلویزیونی داشتند: در سال ۱۹۵۳ در پخش زنده برنامه بی‌بی‌سی با موسیقی مواجه شو، و در دسامبر ۱۹۵۴ در برنامه شبکه ان‌بی‌سی به نام این زندگی شماست. آنها همچنین در سال ۱۹۵۵ در یک شوی تلویزیونی از پیش فیلمبرداری شده بی‌بی‌سی ظاهر شدند که آخرین حضور آنها با هم بود. این زوج در سال ۱۹۵۵ با هال روچ جونیور قرارداد بستند تا مجموعه‌ای از برنامه‌های تلویزیونی بر اساس افسانه‌های کهن کودکان تولید کنند. به گفتهٔ جان مک‌کیب، قرار بود این مجموعه برای ان‌بی‌سی ساخته شود، اما بروز سکته مغزی لورل سریال را به تعویق انداخت؛ سکته‌ای که نیاز به دوره نقاهت طولانی داشت. چندی بعد و در همان سال، در حالی که لورل در حال بهبودی بود، هاردی دچار حمله قلبی و سکتهٔ مغزی شد که هرگز بهبود نیافت.
مرا از چوب صندل ای طبیبان نیست بهبودی مکش امروز چون راحت پرستان دردسر از من
درد دل را نیست بهبودی ز تشخیص علاج ای طبیب، آخر بگو درد مرا بهبود چیست
بعد از طرد شدن کیتی از جانب ورونسکی، کیتی دچار مشکلات روانی می‌شود؛ به همین خاطر خانواده شرباتسکی برای بازیابی سلامتی او با پزشکان مشورت می‌کنند. یک متخصص توصیه می‌کند که کیتی برای بهبودی باید به یک چشمه آب گرم در خارج از کشور برود. دالی با کیتی صحبت می‌کند و می‌فهمد که کیتی هم  به خاطر ورونسکی غصه دارد و هم به‌خاطر این که کوستیا را طرد کرده، در حالی که دوستش دارد، در عذاب است.
نور چشمی ملا باشی را از من درودی روان افزود بر گوی که من و پدرت همه هستی در ویرانی گذاشته ایم و بر تو و احمد فرسنگ ها پیشی و بیشی داشته، جز دربدری و خواری و خون جگری و خاکساری، تشنگی و گرسنگی خوردن، آزرم دوست و دشمن بردن،برگوشه خرگاه مردم نشستن و به شرمساری نان از خوان بیگانه شکستن، و این چیزها و از اینهاش بتر نیز سود و بهبودی نیست. ما بمیریم خود از این پیشه برگرد و احمد را نیز باز گردان. اگر او را ریش گاوی دست گذشت شکسته و پای باز گشت بسته دارد از وی دوری گزین و دور ترک نشین. چنانچه جز این اندیشه گناه از تو خواهم دید و تا زنده ام جز بدیده رنجش در تو نگاه نخواهم کرد، و اگر پیر راه گردی و رونده آگاه به خود راه نخواهم داد. گزارش کار خود و روزگار یاران را نگارش کن که روان را از دل نگرانی و تلخ گذرانی جز نامه پرانی های تو هیچ رهایی نخواهد بخشود.نخستین روز شوال در ری نگارش یافت.
بو که چینی ثمر بهبودی بی تقاضای کلوخ امرودی
نشانه‌های بیماری جسمی ام کلثوم که از اوایل دهه ۳۰ ظهور کرده بود؛ هر چند سال یکبار رو به وخامت می‌گذاشت. در اواخر تابستان ۱۹۳۷ او به شدت درگیر بیماری کبد و کیسه صفرا شد. پزشکان متخصص آن زمان توصیه کردند برای درمان بهتر به کشورهای سفر کند که دارای آب‌های معدنی باشند. در تابستان همان سال ام کلثوم یک ماه را در واشینگتن گذراند و پس از بهبودی به مصر بازگشت.
اکمو در بیمارستانهای ایران نیز به کار می‌رود. کاربردهای گوناگون اکمو در افرادی که دچار بیمارهای قلبی هستند شامل مواردی چون اختلال عملکرد قلب بعد از جراحی‌های قلبی یا پیوند قلب، نارسایی قلبی به دنبال میوکاردیت یا سندرم کرونری حاد، شوک کاردیوژنیک و مشکلات شدید ریوی که شرایط همودینامیکی نامناسبی پیدا کرده‌اند می‌باشد. دستگاه اکمو وظایف دو ارگان حیاتی بدن را انجام می‌دهد و برای بیماران تا زمان بهبودی کامل کاربری دارد.
ورزش یوگا که ترکیبی از نفس کشیدن و حرکات آرام کششی است، می‌تواند بدن را آرام کند. بسیاری از بیماران که دچار سفتی عضلانی یا کاهش دامنه حرکاتی بودند، با انجام یوگا بهبودی خوبی را تجربه کردند.[نیازمند منبع]
در توزیع دو جمله ای مفروض صرفاً ۰٫۶۰ است، که همان نرخ بهبودی از بیماری بدون داروی جدید است.
به جز لبم که زلعل تو یافت بهبودی شنیده ای زنمک به شود، جراحت ریش؟
وضیعت روستاییان در این دوره بهبودی چندانی نیافت و هنر و صنعت نه تنها رشدی نداشت بلکه در بسیاری از شاخه‌ها متوقف شد. اگرچه هنوز ارمنیان عمدهٔ تولیدات هنری و صنعتی را در دست داشتند به دلیل محدودیت‌های موجود تلاش چندانی برای نوآوری و شکوفایی در این دو زمینه صورت نمی‌گرفت زیرا هنرمندان و صنعتگران مجبور بودند تأمین نیازهای حاکمان وقت را در اولویت فعالیت‌های خود قرار دهند.
باز رست از پنجه پنجه گریبان حیات جامی اما نامدت دامان بهبودی به دست
درد ما را نوبت بهبودی است وین غم ما آیت خشنودی است
زخم خدنگ ناز تو بهبودی اش مباد گر، جز، به تار طُرّه ات آن را رفو کنند
در غمش بیهوده چندین صبر فرماید طبیب روی بهبودی نمی باشد ازین دارو مرا