بطی. [ ب َطْ طی ] ( اِخ ) ابوعبداﷲ عبیداﷲبن... بطی. ازپیشوایان علم حدیث و فقیهان حنبلیان بود. وی به سال 387 هَ. ق. درگذشت. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ). بطی ٔ. [ ب َ ] ( ع ص ) سست رو. ج ، بِطاء. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). درنگ کننده و آهسته. ( آنندراج ) ( غیاث ) ( فرهنگ نظام ) ( از مهذب الاسماء ). آهسته و سست و کند. ( ناظم الاطباء ). مقابل تند و سریع :...طایفه حکماء هندوستان در فضایل بزرجمهر سخن می گفتند به آخر جز این عیبش ندانستند که در سخن بطی است یعنی درنگ بسیار میکند. ( گلستان ). - بطی ءالانتقال ؛ دیرفهم. کندفهم. دیریاب. کم هوش.کودن. ( واژه های نو فرهنگستان ایران ). دیریافت. مقابل سریعالانتقال. - بطی ءالانزال ؛ دیرانزال. - بطی الانهضام ، بطی ءالهضم ؛ دیرگوار. ثقیل. سنگین. ناگوار. دژگوارد.بدگوار. - بطی ءالحرکة ؛ کسی که به آرامی حرکت کند. ( ناظم الاطباء ). آنکه به آهستگی حرکت نماید. ( آنندراج ). - بطی ءالسیر ؛ کندرو. گران رفتار. گران رو. مقابل سریعالسیر. تندرو. - بطی ءالعمل ؛ کندکار. - بطی ءالهضم ؛ دیرهضم. رجوع به بطی ءالانهضام شود. - بطی شدن ؛ کند شدن. ( ناظم الاطباء ). آهسته شدن. مقابل تند شدن. سریع گشتن.
معنی کلمه بطی در فرهنگ عمید
درنگ کننده، کند.
معنی کلمه بطی در فرهنگ فارسی
( صفت ) کند آهسته مقابل سریع تند. ابو عبدالله عبیدالله بن ... بطی از پیشوایان علم حدیث و فقیهان حنبلیان بود . وی به سال ۳۸۷ ق درگذشت .
جملاتی از کاربرد کلمه بطی
مقصود از اسلوب معادله یک ساختار مخصوص نحوی است؛ اسلوب معادله این است که دو مصرع کاملاً از لحاظ نحوی استقلال داشته باشند و از هم تفکیکپذیر باشند، هیچ حرف ربطی یا حرف شرطی یا چیز دیگری که حتّی در معنا (نه فقط به لحاظ نحوی) آن دو مصرع را به هم مرتبط سازد، یافت نشود؛ پس تمام مواردی که به عنوان تمثیل آورده میشود، مصداق اسلوب معادله نیست.
در سال ۱۳۶۸ امتیاز باشگاه به بانک سپه و جواد قراب فروخته شد اما در اواخر همان دهه دو بازیکن سابق به نامهای ربطی و غنی با نام اکباتان دوباره باشگاه را بازگشایی کردند. این تیم که سال به سال به سطوح بالای فوتبال ایران نزدیک تر میشد، در سال ۱۳۸۳ به لیگ آزادگان راه پیدا کرد اما کمبود منابع مالی باعث شد تا باشگاه دوباره در معرض سقوط قرار گیرد. برای جلوگیری از این اتفاق باشگاه توسط ربطی و غنی به یک سرمایهدار ساختمان ساز ایرانی مقیم خارج فروخته شد.
ابن ندیم نام این کتاب را همین گونه نقل کردهاست. اصل این واژه یونانی است که به سریانی وارد شدهاست. پراگماتیا در یونانی به معنی کار و پیشه است که سپس در معنی «رساله» به کار رفتهاست. ظاهراً این کتاب دستورهای دینی مانی، نیز رسائل عملی و تاریخی مانوی را دربرداشتهاست. نام این اثر در متون قبطی و چینی آمده ولی نشانهای از آن در متون مانوی ایرانی دیده نشدهاست.
مطرب سرمست را با رهش آوردنا وز کدوی بربطی باده فرو کردنا
(حافظ خطاب به زاهدان و واعظان میگوید که من اگر خوب یا بد هستم ربطی به شما ندارد و شما همان بهتر که مراقب اعمال خود باشید، همچنانکه هر کسی هنگام درو آنچه را که خود کاشتهاست برداشت میکند. شاعر برای درستی گفته خود در مصراع نخست، در مصراع دوم موضوعی ساده را که درستی آن بر همه آشکار است به عنوان نمونهای برای ان ذکر میکند)
لذت دست شکربخشت بداشت اندرین بطیخ تلخی کی گذاشت
یک بطی می هست چون چشم خروس جلوه ئی کن سوی من طاووس وار
با آنکه گشت قبطی گیتی غریق نیل در مصر ما فراعنه فرمانروا هنوز
دستنویسهای قبطی بسیاری در سال ۱۹۳۰ میلادی در مصر کشف شد. از طریق این متون، آگاهی دربارهٔ مانی و مانویت افزایش یافت. متون قبطی روشنایی بیشتری بر بسیاری از سنن مربوط به زندگی و مرگ مانی افکند. از میان این دستنویسها، سه کتاب مواعظ، کفالایا و مزامیر منتشر شدهاست.
سوره تحریم سوره ۶۶ از قرآن است، ۱۲ آیه دارد و سورهای مدنی است. پنج آیه اول این سوره مربوط به ماجرای ماریه کنیز قبطی پیامبر که از سوی مقوقس عزیز مصر برایش فرستاده شده بود و در آنها به عایشه و حفصه هشدار داده میشود که از پیامبر خدا سرپیچی نکنند.
ز ذوق درد و داغش می کند آگه ازانست این که با جان حزین ربطیست جسم ناتوانم را
در سال ۸۸ قبل از میلاد پادشاهی نبطی این شهر اشغال میکند، در موقعهای که به نام موناثا (امتان) معروف است بر «السلوقیین» غلبه میکنند و شهر سویداء تحت نفوذ خود قرار میدهند.
آرامگاه خواجه نظامالملک معروف به دارالبطیخ مربوط به دوره سلجوقیان -قرن۱۳ ه.ق است و در اصفهان، متری قیام (سبزه میدان)، خیابان ولی عصر، کوچه سلطان سنجر واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شماره ثبت ۹۹ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. در این مکان خواجه نظامالملک و نیز سلطان ملکشاه یکم به خاک سپرده شدهاند.
«بگذارید روشن بگویم که آنچه اکنون در مینیاپولیس میگذرد دیگر به هیچ وجه ربطی به مرگ جورج فلوید ندارد بلکه حملهای به جامعه مدنی و ایجاد رعب و اختلال در شهرهای بزرگ ماست.»
نیل را بر قبطیان حق خون کند سبطیان را از بلا محصون کند
گاهی که بطینت خود افتد نظرم گویم که: من از هر چه بعالم بترم
رمحش نه عصای کلیم بود وز خوردن اعدا نشد بطین
ارنست کوهنل (۱۹۶۴–۱۹۸۲) یک مورخ هنر آلمانی بود که در هنر اسلامی تخصص داشت. وی به دلیل تحقیقاتش در مورد ارتباط هنر اسلامی و قبطی، به ویژه در منسوجات، مشهور بود.
بشد ز لهو و لعل روز و شب بعیش و طرب گذاشت عمر بگلشن بطیبت و هذیان
بعزم اوج دیار تو طایر فکرت هزار سال اگر پرزند بطیاری