بناموس
جملاتی از کاربرد کلمه بناموس
شهی کو چه ساغر بدست آورد بناموس شاهی شکست آورد
در همه شهر شود شهره بناموس و بنام هرکه در کوی ملامت پی این رندان گشت
باز بعضی زرق وسالوس آمدند اندرین ره بس بناموس آمدند
ور بناموس اهل حق بیند مرگ را بر حیات بگزیند
مرا چون من کسی باید بناموس که باشد همسر طاووس طاووس
ابن یمین ز غمزه مست تو ترکتاز بس دوست دارد چه بناموس گاهگاه
این نفس بسته بناموس عهد زهر نمائیست فروشنده شهد
به رنگ و زینت دنیا چو طاوس همی پوشی سیاهی را بناموس
بر بسته بناموس دوالی بمیان ران حقا که دوالی است که نامش ذکر آمد
آنکه از شعر کند رخنه بناموس و شرف خلق گویند عجب طبع روانی دارد