خواهان

معنی کلمه خواهان در لغت نامه دهخدا

خواهان. [ خوا / خا ] ( نف ) طالب. شائق. مشتاق. آرزومند. ( ناظم الاطباء ). خواهنده. ( آنندراج ). دوستدار. عاشق. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
رزبان شد بسوی رز بسحرگاهان
کو دلش بود همیشه سوی رز خواهان.منوچهری.امیرالمؤمنین جویای این است و خواهان است. ( تاریخ بیهقی ). در حالتی که خواهان است چیزی را نزد اوست از ثواب. ( تاریخ بیهقی ). شتاب کن در ارسال جواب این نبشته بسوی امیرالمؤمنین به آنکه اختیار کنی آنچه از اودر آن است چرا که مشتاقست و خواهان. ( تاریخ بیهقی ).چه گفته اند هرکه را زبان خوشتر خواهان بیشتر. ( قابوسنامه ). بهشت ما ترا جویانست و مقصد ما تو را خواهانست. ( قصص الانبیاء ). او را بمن فرستید اگر خواهان آن هست و اگر نیست. ( تاریخ قم ). دنع؛ خواهان طعام و گرسنه گردیدن. ( منتهی الارب ).
- خواهان چیزی شدن ؛ طالب چیزی شدن. علاقه مند بچیزی شدن :
بدیدار وی در سپاهان شدم
به مهرش طلبکار و خواهان شدم.سعدی.- امثال :
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد ، نظیر: برای کسی بمیر که برایت تب کند.
|| ( ق ) در حال خواستن. ( یادداشت بخط مؤلف ). || ( اِ ) ج ِ خواه بمعنی طالب. || مدعی در اصطلاح دادگستری. ( از لغات فرهنگستان ).

معنی کلمه خواهان در فرهنگ معین

(خا ) (ص فا. )۱ - خواستار. ۲ - مشتاق . ۳ - مدعی .

معنی کلمه خواهان در فرهنگ عمید

۱. خواستار، متقاضی.
۲. [مقابلِ خوانده] (حقوق ) آن که از کسی شاکی است، مدعی.

معنی کلمه خواهان در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - خواهنده خواستار . ۲ - کسی که از دیگری چیزی طلب دارد مدعی

معنی کلمه خواهان در دانشنامه آزاد فارسی

خواهان (plaintiff)
(یا: مدعی؛ دادخواه) در حقوق، شخصی که با اقامۀ دادخواست مدنی در دادگاه خواسته ای (مثلاً خساراتی) را مطالبه می کند و اگر شکایت کیفری مطرح نماید، به جای خواهان، شاکی نام دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه خواهان

زگیتی بهرهٔ تو آفرین باد ز گردون قسم بدخواهانت نفرین
روز جنگ از چنگ او در چشم بدخواهان ملک غنچه چون پیکان و برگ بید همچون خنجرست
بی گنه بر تن ما یک سر مو نیست، مگر خوی عفویم که خواهان گناه آمده‌ایم؟
خلق عالم از تو برخوردار و خواهان از خدای تا تو از اقبال و از بخت و جوانی برخوری
دادخواهان همه نالند زقاتل در حشر دادخواهی من آنست که قاتل برود
خوش آن بیداد کز فریاد من جانان برون آید نفیر دادخواهان سر کشد سلطان برون آید
کشور ایران ز انبوه فتن در خطر است ای وطن‌خواهان زنهار وطن در خطر است
من که تا غایت به امید خدیو نامور قرض خواهان دگر را کرده‌ام امیدوار
پس از فتح تهران، بین روسیه و مشروطه‌خواهان مصالحه‌ای شکل گرفت که بر اساس آن بریگاد قزاق به روال سابق در تهران حضور داشته باشد و مسوولیت شهربانی تهران را بر عهده گیرد و در مقابل، روسیه دست از مخاصمه با فاتحان تهران بردارد و حکومت جدید را به رسمیت بشناسد.
مشروطه خواهان زمان زندگی اش او را واجب القتل خواندند.
هرکه او خواهان درد کار نیست از درخت عشق برخوردار نیست
تا به‌ بار آمد گل اقبال او در باغ ملک هست بدخواهان او را زان گل اندر دیده خار
او به نظر می‌رسد که به واقعیت الوهیت خود معتقد شده و پذیرش آن از سوی دیگران را فرمان داده بوده‌است… شهرها به ناچار اطاعت کردند، اما اغلب از روی طعنه: حکم اسپارتاییان می‌گوید، «از آن جا که اسکندر خواهان خدا شدن است، بگذارید یک خدا باشد.»