بندگان. [ ب َ دَ / دِ ] ( اِ ) جمع بنده : خدای را نستودم که کردگار من است زبانم از غزل و مدح بندگانش بسود.رودکی.بندگان گناه کنند و خداوندان درگذرند. ( تاریخ بیهقی ). وبدست بندگان جز سعی و جهدی به اخلاص نباشد. ( کلیله ودمنه ). بندگان را که از قدر حذر است آن نه زیشان که آن هم از قدر است.سنایی.رجوع به بنده شود.
معنی کلمه بندگان در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع بنده.۱ - بنده ها ۲ - در خطاب شفاهی و کتبی به شاه : ( بندگان اعلی حضرت همایونی . ) گویند و نویسند . یا بندگان اشرف . در خطاب به شاه و امیر بکار برده میشده . جمع بنده
جملاتی از کاربرد کلمه بندگان
یکی زآن میان گفت و زنهار خواست مکُش بندگان کاین گناه از تو خاست
کریم خان زند که برای شاه اسماعیل نامه مینوشت در زیر آن اضافه میکرد: «عرضهداشت کمترین بندگان» و در زیر آن میافزود: «کریم زند».
تا سگ خر بندگانش وحشی دنیا گرفت تا لگد پاسبانش چنبر افسر شکست
اما قول آن که گفت، «با بندگان خدای تعالی دارو به کار دارید»، و گفت، «هیچ علت نیست که نه آن را دارویی است مگر مرگ را، لکن باشد که دانند و باشد که ندانند»، و پرسیدند که دارو و افسون قدر خدای تعالی بگرداند؟» گفت، «این نیز از قدر بود». و گفت، «به هیچ قوم از ملایکه برنگذشتم که نگفتند امت خویش را حجامت فرمای» و گفت، «هفدهم ماه و نوزدهم و بیست و یکم حجامت کنید که نباید که غلبه خون شما را هلاک کند». بگفت که خون سبب هلاک است به فرمان خدای تعالی و فرق نیست میان آن که خون از تن بیرون کنید یا مار از جامه یا آتش از خانه فرو کشید که این همه اسباب هلاک است و ترک این شرط توکل است. و گفت، «حجامت سه شنبه هفدهم ماه علت یک ساله ببرد». و این در خبری به قطع روایت کرده اند و سعد بن معاذ را فصد فرمود و علی (ع) را چشم درد بواد، گفت، «از این مخور» یعنی رطب. و «از این خور» یعنی برگ چغندر به کشک جو پخته. و صهیب را گفت، «خرما خوری و چشم درد؟» گفت، «به دیگر جانب می خورم». بخندید.
قوله: وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ اللَّه تعالی در ابتداء این سوره بچهار چیز از مخلوقات قسم یاد میکند که لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ انسان آدم است (ع) یعنی: آدم را بنیکوتر صورتی آفریدم و او را از جمله مخلوقات برگزیدم، رقم محبّت برو کشیدم و شایسته بساط خویش گردانیدم، عناصر حس و جواهر قدس و منابع انس در قالب وی پیدا کردم و آن گه مقرّبان حضرت را و باشندگان خطّه فطرت را فرمودم که: پیش تخت وی پیشانی بر خاک نهید و بندهوار سجده آرید که خواجه اوست و شما چاکراناید، دوست اوست و شما بندگاناید.
ما بدی ها را به نیکوئی بدل خواهیم ساخت کار ما با بندگان بد به جز این رنگ نیست
قیصر رومی به قصر مشرف او در روز مظالم ز بندگان صغار است
بقای دولت این خاندان را دعا از بندگان وز بخت آمین
هرکس آن را تلاوت کند خداوند او را از نهرهای بهشتی سیراب خواهد کرد و به عدد هر قربانی که بندگان خدا در روز عید قربان قربانی میکنند، و همچنین قربانیهایی که اهل کتاب و مشرکان دارند، به عدد هر یک از آنان اجری به او میدهد.
پاینده در ابتدای ترجمه قرآن خویش، طی مناجاتی با خدای متعال مینویسد: «خدایا! من این کوششْ خاص تو کردم و این رنجْ به وفای آن نذر که با تو داشتم، بردم و از همه کسان رو به تو آوردم و دل بر تو نهادم و امید به تو افکندم و از آن لطفهای بیکران و نظرهای نهان که تو را با بندگان هست، امید قوی دارم که این پیشکش ناچیز، در پیشگاه عزیز تو به معرض قبول افتد که احراز رضای تو ای خدای لایزال! مرتبتی مافوق مرتبت هاست… خدایا! جان ما به نور هدایت خویش روشن کن و ما را از ظلمات آرزوها و هوسها، به آن عالم صفا و وارستگی که خاص بندگان مطیع خویش کردهای، راهبر باش که هر که با تو پیوست، از همگان رَست و موهبت جاویدان، این است».
وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ، و اگر اللَّه روزی بر بندگان خویش، فراخ بگسترانیدی، لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ، ایشان نافرمان و شدندی در زمین وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ، لکن میفروفرستد روزی باندازه و آنچه خواهد.
ابوحمزه ثمالی راوی شیعی روایتی از علی بن ابیطالب نقل میکند که وی از مردم عراق سؤال کرد امیدوار کنندهترین آیه قرآن کدام است؟ آنها پاسخ دادند آیه «۵۳ سوره زمر» که خداوند به گنهکاران با عبارت «بندگان من» میگوید که از رحمت خدا مأیوس نشوند. علی بن ابیطالب میگوید ولی ما اهل بیت معتقدیم آیه «و لسوف یعطیک ربک فترضی» امیدوار کنندهترین آیه قرآن است.
در این دین، فرشتگان بهمنزله بندگان خدا هستند که دستورهای او را در زمین اجرا میکنند. آنان مؤمنان را حمایت و کافران را تنبیه میکنند و وحی را به انسانها میرسانند. گاهی هم امکان دارد در زمین به شکل انسان ظاهر شوند. ترتیب فرشتگان در یهودیت: رافائل (فرشته) - سرافیها - سمائیل - سندلفون - عزازیل - کروبیها - متاترون - یوریل
از مراتب اخلاص، اخلاص در اعتقاد و توحید در عبادت است. وظیفه بندگی و تسلیم در برابر خدا اقتضا دارد که همه بندگان خدا را با نیت خالص پرستش کنند و در عبادت و طاعت به خدا شرک نورزند. آنچنان که در سوره بینه آمدهاست: (وما أمروا إلا لیعبدوا الله مخلصین له الدین) و به آنها دستوری داده نشده بود، جز اینکه خدا را بپرستند. در حالی که دین خود را برای او خالص کنند.
از دیگر انتقادات ابوالحسن ندوی به مودودی این است که مودودی رابطه خداوند و انسان را به رابطه حاکم و محکوم تقلیل داده است، حال آن که این رابطه فقط جزئی کوچک از رابطه خداوند و انسان است. ندوی با تکیه بر مبانی صوفیانه خود، ارتباط خداوند و بندگانش را یک ارتباط معنوی و مبتنی بر «محبت» میداند که قابل تقلیل به ارتباط حاکم و محکوم نیست.
ره جز این نیست عاقبت گر ما بندگانیم یا خداوندان
ای فرزندانِ آدم، جامهٔ خویش را نزدِ هر مسجدی برگیرید و بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید که خدا اسرافکاران را دوست ندارد. (۳۱) بگو چه کسی جامهٔ خدا و روزیهای پاکیزه را که برای بندگانِ خویش بیرون آورده، حرام کرده است؟! اینها از آنِ کسانی است که در زندگیِ دنیا، ایمان آوردند و در روزِ رستاخیز ویژهٔ آنان است. اینچنین، نشانهها را برای گروهی که میدانند جدا میکنیم. (۳۲) بگو جز این نیست که پرورندهٔ من، زشتکاریها را چه آشکار و چه پنهان، وَ گناه و فزونخواهیِ نابهحق را حرام کرده است و نیز اینکه برای خدا شریکی قرار دهید که دلیلی برای آن نفرستاده، و نیز اینکه چیزی را که نمیدانید به خدا نسبت بدهید. (۳۳)
این سوره مانند بعضی از دیگر سورههای قرآن از نظر لحن و آهنگ از زبان بندگان است، و نوعی مناجات و سخن گفتن محسوب میشود. از نکات این سوره ارتباط بی واسطه خدا با انسان به عنوان آغازگر کتاب است.
إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبادَکَ اگر ایشان را زنده گذاری این بندگان ترا که گرویدهاند بیراه کنند
رسول جعفریان، مورخ شیعه، روایاتِ فراوانی از جعفر صادق مبنی بر تصریح به امامتِ کاظم پس از خودش نقل میکند؛ از جمله اخباری که مشخص میکند جعفر صادق سعی دارد با نشان دادنِ جنازهٔ اسماعیل، فرزند ارشدش — که در سال ۱۳۸ ه.ق درگذشت — شیعیان را از مرگِ وی مطمئن کند. در روایتی از جعفر صادق آمده امامت مقامی نیست که در اختیارِ او — صادق — باشد، بلکه در اختیارِ خداوند است و آن را به هر کدام از بندگانش که بخواهد و شایسته بداند، عطا میکند. در روایت دیگری با اشاره به علمِ امام، جعفر صادق از اصحابش میخواهد هرچه میخواهند از پسرش، کاظم بپرسند و او از جوابِ آن درمانده نخواهد شد.